سواد اطلاعاتی

از دانشنامه آزاد علم اطلاعات و دانش شناسی
پرش به: ناوبری، جستجو

سواد اطلاعاتی Information Literacy

دکتر محمد باقر نگهبان

سالهاست که کتابداران تلاش می‌کنند با استفاده از انواع ابزارها و فناوری‌ها به طور مؤثر مفید، برنامه‌های آموزش استفاده از کتابخانه و منابع آن را مطابق با دانش موضوعی و حوزه تخصصی مراجعان عملی سازند. از اواسط دهه ۱۹۸۰ کتابداران دانشگاهی با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات، برنامه‌های آموزش استفاده‌کنندگان را با عنوان «سواد اطلاعاتی» به جای «سواد کتابخانه‌ای» ارائه کردند. امروز کاربران‌اینترنت می‌توانند با بهره گیری از منابع موجود در وب‌ سایت کتابخانه مهارت‌های سواداطلاعاتی خود را ارتقاء بخشند و استفاده بهتری از اطلاعات به عمل آوردند. به منظور کاربرد صحیح منابع اطلاعاتی الکترونیکی، محققان باید تا حد امکان سواد رایانه‌ای و سواد اطلاعاتی خود را ارتقاء بخشند و بهترین ابزار برای‌این کار استفاده از اینترنت می‌باشد. سواد اطلاعاتي از نظر دایرت المعارف اطلاع رسانی مفهومي است كه در نتيجه تحولات و تغييرات سريع در فناوري‌هاي اطلاعاتي پيدا شده است. به مهارت‌هايي كه فرد به‌منظور ادامه حيات در جامعه اطلاعاتي به آنها نيازمند است، سواد اطلاعاتي گفته مي‌شود . تاریخچه تعبير سواد اطلاعاتي را نخستين بار پل ژوكروفسكي به‌كار برد. وي در طرح پيشنهادي خود به كميسيون ملي علوم كتابداري و اطلاع‌رساني (ان.سي.ال.آي.اس.) ايالات متحده در 1974، به تبيين اهداف دستيابي به سواد اطلاعاتي پرداخت. او كسي را داراي سواد اطلاعاتي مي‌داند كه براي استفاده از منابع اطلاعاتي آموزش ديده باشد و بتواند با استفاده از اطلاعات مسائل خود را حل كند . لي بورچينال در 1976 سواد اطلاعاتي را مهارتِ يافتن و استفاده از اطلاعات براي حل مشكلات و تصميم‌گيري مؤثر و كارآمد دانست. در تعريف بورچينال، سواد اطلاعاتي به سه مهارت مربوط شده است: يافتن، حل مشكلات، و تصميم‌گيري. وي نيز همچون ژوكروفسكي بر مهارت حل مسئله تأكيد كرده است . رابرت تيلر در 1979، سواد اطلاعاتي را توانايي حل مشكلات با استفاده از منابع اطلاعاتي دانست. از نظر او شناخت منابع و محل آنها براي پاسخ به سؤال، اصل اساسي سواد اطلاعاتي است. در دهه 1980 عنصر فناوري نيز وارد تعريف سواد اطلاعاتي شد. انجمن صنعت اطلاعات در 1952 اعلام كرد سواد اطلاعاتي دانشي است كه به فرد كمك مي‌كند تا بداند چگونه و كجا براي رسيدن به منابع دانش از فناوري اطلاعاتي استفاده كند. در همين دهه، ويليام دمو تحت تأثير نوآوري‌هاي فناوري در پردازش، ذخيره‌سازي، بازيابي، و انتقال اطلاعات تعريف جديدي از سواد اطلاعاتي ارائه كرد: سواد اطلاعاتي مهارت و دانش دسترسي مؤثر به اطلاعات و ارزيابي آن هنگام نياز است. به نظر او سواد اطلاعاتي با شيوه تفكر رابطه مستقيمي دارد. پشتكار، توجه به جزئيات، و دقت در پذيرش عقايد منتشر شده صفاتي هستند كه به پرورش اين مهارت كمك مي‌كنند. در تعاريف ديگري كه در دهه 1980 ارائه شد، سواد اطلاعاتي به‌عنوان سواد در جامعه اطلاعاتي مورد توجه قرار گرفت. براي مثال كارول كولتاو در 1987 گفت: سواد اطلاعاتي و سواد كاركردي (توانايي خواندن و استفاده از اطلاعات در زندگي روزمره، تشخيص نياز اطلاعاتي، جست‌وجوي اطلاعات براي تصميم‌گيري آگاهانه) بسيار به يكديگر نزديكند. لازمه سواد اطلاعاتي، توانايي كنترل اطلاعات توليد شده توسط رايانه‌ها و رسانه‌هاي ارتباط جمعي است. تحولات اجتماعي و فناورانه نيازمند مهارت و دانش جديد است.

    در ايران در مواردي به طور  مقطعي فعاليت‌هايي در زمينه آموزش استفاده كنندگان از كتابخانه، در برخي دانشگاه‌ها يا دانشكده‌ها صورت گرفته است، مثلا در دانشگاه تبريز از قبل از انقلاب ۲ واحد درس آشنايي با كتابخانه به دانشجويان علوم تربيتي ارائه مي‌شود، و ارائه‌ي اين درس هنوز هم ادامه دارد، يا در دانشگاه شهيد چمران اهواز در دهه‌ي ۶۰ به همت يكي از استادان گروه كتابداري (دكتر دياني)، دانشجويان ملزم به گذراندن ۲ واحد درس "آشنايي با كتابخانه" شدند، اما اين برنامه‌ بعدها به تعطيلي كشانده شد. با وجود اين در زمينه‌ي تاريخچه‌ي آموزش استفاده كنندگان در ايران هنوز پژوهش مدوني به عمل نيامده است.(بيگدلي،‌ ص.۵۲)
    نخستين كار در زمينه سواد اطلاعاتي در ايران مطلبي است كه "تقوي" در سال 1377 در يك نشريه داخلي منتشر كرده و ضمن ارائه‌ي تعاريفي از سواد اطلاعاتي و سواد رايانه‌اي، به وجود كاستي‌ها و مشكلات فراوان در اين رابطه در كشور ايران اشاره نموده است. اثر ديگر پايان نامه‌ي كارشناسي ارشد "ناهيد طباطبايي" (1378) است كه به ميزان همايندي مفهوم سواد اطلاعاتي با ديگر مفاهيم مرتبط با حوزه‌ي كتابداري و اطلاع رساني مي‌پردازد و مي‌كوشد اين مفهوم را روشن‌تر سازد. وي همچنين به نقش دانشگاه‌ها در ارتقاي سواد اطلاعاتي و لزوم برنامه ريزي و سرمايه گذاري در اين امر اشاره مي‌كند. پريرخ در مقاله‌اي (1378)، گزارشي از پژوهش خود در باره‌ي چگونگي كسب سواد اطلاعاتي ارائه مي‌دهد كه با انجام آن، قصد داشته مشخص كند كه آيا دانشجويان كارشناسي ارشد به مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي مجهز هستند، و آيا نياز به كسب اين توانايي را احساس مي‌كنند. كار ديگر، طرح پژوهشي است كه مريم نظري (1383) انجام داده و در پي پيشنهاد يك طرح درس براي دانشجويان تحصيلات تكميلي بوده است و در تحقيق خود كار نسبتاً خوبي بر روي ادبيات موجود در اين زمينه انجام داده است. قابل توجه‌تر از اين همه سميناري است كه در سال 1383 در مشهد با موضوع سواد اطلاعاتي برگزار شده و شركت كنندگان و دست‌اندر كاران كوشيده‌اند ضمن بررسي اين مفهوم از جنبه‌هاي گوناگون، رنگ بومي به آن بدهند. (قاسمي، ص.80)
    در آلمان از قرن ۱۷ آموزش ساده‌اي براي مراجعان كتابخانه وجود داشته است. در آمريكا نخستين بار "ملويل ديويي" در نيمه‌ي دوم قرن نوزدهم مفهوم "كتابداران به منزله آموزشگران و معلمان" را مطرح مي‌كند. از آن زمان در دانشگاه‌هايي مانند "هاروارد"، "راچستر"، "ميشيگان"، "كيس وسترن رزرو" و برخي مراكز آموزش عالي ديگر كتابداران كلاس‌هايي برگزار مي‌كردند كه در آن‌ها شيوه‌ي پژوهش كتابخانه را همراه با آشنايي با برخي منابع به دانشجويان آموزش مي‌دادند. به دنبال تحولاتي كه پس از جنگ جهاني دوم در عرصه‌هاي مختلف از جمله در نظام آموزشي و روش تدريس و يادگيري فعال و تدريس پژوهش مدار پيش آمده بود در روند آموزش استفاده كنندگان نيز در ۱۹۶۰ نقطه‌ي عطفي پديدار مي‌شود، و آموزش استفاده كننده جايگاه سازماني خود را پيدا مي‌كند. "انجمن كتابداران" و "انجمن كتابخانه‌هاي پژوهشي" آمريكا بخشي به نام بخش آموزش تأسيس مي‌كنند و مقاله‌ها و كتاب‌هاي متعددي در زمينه‌ي آموزش مراجعان منتشر مي‌سازند. نهضت آموزش استفاده كننده كه در قرن ۱۷ و ۱۸ در آلمان آغاز شده و در قرن ۱۹ در آمريكا ادامه داشت به صورت "آموزش كتابشناختي" در دهه‌ي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، به حركت خود ادامه داد، و به دنبال توسعه‌ي فناوري‌هاي اطلاعاتي آموزش سواد اطلاعاتي در دهه‌ي ۸۰ جايگزين آن شد. در سال ۱۹۹۰ با همكاري ۷۵ انجمن حرفه‌اي كتابداري و تعدادي انجمن‌هاي غير كتابداري مانند "انجمن ملي تعليم و تربيت(۱)" و "ناشران روزنامه‌هاي آمريكايي(۲)" "مجمع ملي سواد اطلاعاتي(۳)" تأسيس شد. (پريرخ، ۱۳۸۶، ص. ۳۰-۲۳)

دیدگاه ها جان اولسن و بيل كونز معتقدند سواد اطلاعاتي درك نقش و قدرت اطلاعات، توانايي يافتن، استخراج، و استفاده از اطلاعات در تصميم‌گيري‌ها توسط فرد است. همچنين توانايي توليد و دستكاري اطلاعات با استفاده از فرايندهاي الكترونيكي، مهارت‌هايي هستند كه جزء مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي محسوب مي‌شوند. به‌طور خلاصه، "سواد اطلاعاتي گسترش مفهوم سواد سنتي در پاسخ به جامعه‌اي است كه ما در آن زندگي مي‌كنيم". در نيمه دوم دهه هشتاد ميلادي، كتابداران كتابخانه‌هاي دانشگاهي از اصطلاح سواد اطلاعاتي به‌جاي سواد كتابخانه‌اي استفاده كردند و برنامه‌هاي آموزش استفاده‌كنندگان از كتابخانه‌ها كم‌كم جاي خود را به برنامه‌هاي ارتقاي سواد اطلاعاتي داد. در پايان دهه 1980، نقش مهارت‌هاي كتابخانه‌اي در آموزش تفكر نقاد وارد برنامه‌هاي آموزش استفاده‌كنندگان شد. در پايان اين دهه دو كتاب درباره نقش كتابخانه در آموزش مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي منتشر شد. كتاب اول، نوشته پاتريشيا بريويك و اي. گوردون جي ، بر نقش كتابخانه‌ها در پيشرفت آموزش عالي تأكيد داشت؛ و كتاب دوم گزارش انجمن كتابداران امريكا بود. هر دو كتاب، سواد اطلاعاتي را موضوعي مرتبط به حرفه كتابداري در آموزش و پرورش تلقي كردند. گزارش انجمن كتابداران امريكا، اهميت دستيابي به سطح عالي سواد اطلاعاتي در جامعه را مورد تأكيد قرار داده است و مهارت يادگيري با اتكا بر منابع اطلاعاتي را ضروري مي‌داند . تعريف اين انجمن درباره سواد اطلاعاتي يكي از معتبرترين تعاريف است. در اين تعريف آمده است: "براي اينكه فردي از نظر اطلاعاتي با سواد باشد، بايد بتواند تشخيص دهد اطلاعات در چه زماني مورد نياز است و توانايي يافتن، ارزيابي، و استفاده مؤثر از آن را داشته باشد... . افراد داراي سواد اطلاعاتي كساني هستند كه آموخته باشند چگونه بياموزند. آنها مي‌دانند كه چگونه ياد بگيرند، زيرا مي‌دانند كه دانش چگونه سازماندهي شده است و چگونه مي‌توان اطلاعات مورد نياز را پيدا كرد و از اطلاعات به‌گونه‌اي استفاده كرد كه ديگران نيز بتوانند از آن بياموزند. افراد داراي سواد اطلاعاتي براي يادگيري مادام‌العمر آمادگي دارند، چرا كه هميشه مي‌توانند اطلاعات مورد نياز خود را پيدا كنند و از آن براي تصميم‌گيري آگاهانه استفاده نمايند" . امروزه، وجود رايانه‌ها و منابع الكترونيكي و استفاده از آنها توسط كاربران كتابخانه‌ها، باعث شده سواد اطلاعاتي را "سواد اطلاعاتي ديجيتالي" نيز بنامند. سواد اطلاعاتي ديجيتالي توانايي ارزيابي، مكان‌يابي، تركيب، و استفاده بهينه از اطلاعات و شبكه‌هاي ارتباطي و منابع الكترونيكي است . سواد اطلاعاتی از دیدگاه وبر وجانسون سواد اطلاعاتی به معنای توانایی دراتخاذ رفتار اطلاع یابی مناسب به منظور شناسایی اطلاعات مورد نیاز برای تامین نیازهای اطلاعاتی است، به طوری که دسترسی به اطلاعات مورد نظر به استفادهٔ صحیح، اخلاقی وموثر از اطلاعات در جامعه منجرشود؛ اطلاعات موردنظرممکن است ازطریق هر کانال یارسانه‌ای که میسر باشد به دست آید. مفهوم سواد اطلاعاتی وباسواد اطلاعاتی سواد اطلاعاتی قدرت دسترسی موثربه اطلاعاتی باارزش، اگاهی چگونگی سازماندهی دانش واطلاعات، روش‌های مختلف جستجو، توان تشخیص مشکل وشناخت موثرترین اطلاعات برای رفع آن. و باسواد اطلاعاتی کسی است که آموخته باشد چگونه بیاموزد. سواد اطلاعاتی چه نقشی درفرایند یادگیری دارد؟ امروزه مردم باید چند چیز را بایکدیگر بدانندواین توانایی را پیدا کنندکه بیاموزند چگونه بیاموزندو خود را با محیط‌های جدید وکارهای جدید منطبق سازند.کسانی که سوا د اطلاعاتی ندارندنمی توانند تصمیم‌هایی بگیرند که منبعث از اطلاعات مربوط به مسئله باشد و به جای اینکه برای خود فکر کنند به ارای دیگران استناد می‌کنند.اما کسانی که سواد اطلاعاتی دارند می‌تواننداطلاعات را تجزیه و تحلیل وتفسیر کنند.این توانایی آن‌ها را قادر می‌سازدکه با مسائل برخورد نقادانه وخلاقانه داشته باشند. ویژگی‌های باسواد اطلاعاتی چیست ؟ سواد اطلاعاتی در برگیرندهٔ سواد کامپیوتر هم هست.و دقت کنیم که در دههٔ ۱۹۸۰ بود که عنصر فناوری وارد تعریف سواد اطلاعاتی شد. یک شخص با سواد کامپیوتری برای دسترسی به اطلاعات می‌توانداز ابزارالکترونیکی اطلاعات استفاده کند.کامپیوترها بخشی از مقولهٔ گسترده تر ابزار اطلاعاتی هستند و روش‌های خاصی برای جستجو نیاز دارند.اما آن‌ها فقط یکی از منابع اطلاعاتی هستند و نباید ارزش فزونتری نسبت به ابزارهای دیگر داشته باشند اگر چه آن‌ها واجد کاراییهای هستند اما برای بسیاری از مطا لعات مناسب نیستند یا حتی به سهولت دردسترس قرار نمی‌ گیرند. افراد با سواد اطلاعاتی می‌دانند که کامپیوترها ماشین‌هایی متفکر نیستند و جستجوهای موثر تماماً بستگی به خود جستجوگر دارد. اصطلاح "زباله وارد کن، زباله پس بگیر "برای توصیف این پدیده به کار می‌رود. استانداردهای سواد اطلاعاتی

انجمن کتابخانه‌های دانشگاهی و پژوهشی( ای. سی. آر. ال.) در ژانویه ۲۰۰۰ استانداردها و شاخص‌های عملکرد و بروندادهایی را برای اندازه گیری میزان برخورداری از تواناییهای مربوط به سواد اطلاعاتی تصویب و منتشرکرد. این مجموعه از پنج استاندارد تشکیل شده که هریک دارای چند شاخص عملکرد و تعدادی برونداد است. در استاندارد نخست، این انجمن تاکید می‌کند دانش‌جویی که از سواد اطلاعاتی برخوردار است ماهیت و گسترهٔ نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص می‌دهد. در استاندارد دوم، دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی، به شیوه‌ای موثر و کارآمد به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا می‌کند. در استاندارد سوم، تاکید می‌شود که دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی به روش نقادانه به ارزیابی اطلاعات گردآوری شده می‌پردازد و اطلاعات گزینش شده را با دانش پیشین خود تلفیق و نظام را ارزیابی می‌کند. استاندارد چهارم، به این می‌پردازد که فرد دارای سواد اطلاعاتی چگونه از اطلاعات استفاده موثر می‌کند. در استاندارد پنجم، این مجموعه به درک دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی از محیط اقتصادی، قانونی، و اجتماعی پرداخته و یادآورشده که چنین فردی به شیوه‌ای اخلاقی و قانونی به اطلاعات دسترسی پیدا می‌کند و از آن استفاده می‌کند. در مجموع انتشار این اثر را می‌توان گامی در جهت رفع نگرانیها و دل مشغولیهای صاحب نظران د رمورد قابل اندازه گیری بودن درجهٔ دستیابی به اهداف مشخص شده در برنامه‌های آموزشی سواد اطلاعاتی دانست.

آموزش سواد اطلاعاتي از سطح ساده به پيشرفته عبارتند از: 1. آموزش با گرايش منابع اطلاعاتي. در اين نوع آموزش، بر شناساندن منابع اطلاعاتي تأكيد مي‌شود و استفاده از كتاب به‌عنوان بهترين گزينه براي ارتقاي سطح دانش فراگيران مورد تأكيد است. 2. آموزش با گرايش نظام‌ها و خدمات اطلاعاتي. در اين نوع، بر آموزش چگونگي استفاده از نظام‌هاي‌اطلاعاتي و ابزارهاي كمكي آنها تأكيد مي‌شود و طي آن مهارت‌هاي كتابخانه‌اي به افراد آموخته مي‌شود. اين مرحله بخشي از آموزش اطلاعاتي است، به شرط آنكه نظام‌ها و خدمات به‌عنوان ابزار استفاده از اطلاعات مورد توجه قرار گيرند. 3. آموزش با گرايش آموزش كاربران. در اين نوع تأكيد بر كاربران و نيازهاي آنان است، عبارت "هدايت كاربر" جايگزين "آموزش كتابخانه‌اي" مي‌شود. در اين نوع آموزش كاربر جزء ضروري آموزش اطلاعاتي است و انسان بخشي از نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات است. 4. آموزش با گرايش تمركز بر روي اطلاعات. با پذيرش اين نكته كه تمامي آنچه كه آموزش اطلاعاتي در پي آن است خود اطلاعات است، مهارت‌هاي اطلاعاتي به‌عنوان بخش لاينفكي از مهارت‌هاي زندگي افراد تلقي مي‌شوند و روي توانايي فرد در مقابله با محيط تأثير مي‌گذارند. توجه بسيار زياد به مهارت‌هاي اطلاعاتي در برخي موارد موجب غفلت از ساير مراحل آموزش اطلاعاتي شده و در مواردي نيز دانش مربوط به ماهيت و وجود اطلاعات مورد بي‌توجهي قرار گرفته است . تمام مراحل فوق در آموزش اطلاعاتي حائز اهميت است. طرح اين چهار مرحله به مفهوم آن است كه آموزش اطلاعاتي بايد در سطوح مختلف و بسته به تقاضاي محيط‌هاي اطلاعاتي افراد مختلف مورد توجه قرار گيرد. به بيان ديگر، محيط اطلاعاتي فرد در نهايت تعيين كننده سطح آموزش سواد اطلاعاتي است . عوامل موثر بر اهمیت سواد اطلاعاتی 1. گسترش روز افزون فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و پیوند مستمر آن با زندگی روز مره افراد 2. توسعه آموزش عالی بویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی و تنوع دانشجویان و دوره های آموزشی 3. تخصصی تر شدن زمینه های مطالعاتی و تحقیقاتی در همه رشته های علمی 4. انفجار اطلاعات، آلودگی اطلاعات و ضرورت استخراج مناسب منابع معتبر

   سواد اطلاعاتي در كشورهاي جهان 

آفريقاي جنوبي

   علاقه و توجه به موضوع سواد اطلاعاتي در آفريقاي جنوبي به واسطه دو عامل ، يعني تغيير شكل نظام مند آموزش در تمامي سطوح و كاربرد فزاينده فناوري تبادل اطلاعات پديد آمده است . چارچوب سياستگذاري در خصوص سواد اطلاعاتي در موسسه هاي آموزش عالي از 3 حوزه سياستگذاري ناشي مي شود كه عبارتند از : سياست هاي آموزشي؛ سياستهاي مربوط به فناوري اطلاعات و اطلاعات؛ سياست هاي مربوط به كتابخانه ها و خدمات اطلاع رساني.
   واكنش دولت ها به مباحث سواد اطلاعاتي بسته به علايق اساسي هر بخش ، متغيير بوده است. مثلابخش هايي نظير ارتباطات ، تجارت و صنعت بر مشاركت اقتصادي ، شهروندي و جهت گيري هاي كلي برنامه هاي دولت براي تحقق جامعه اطلاعاتي تاكيد مي كنند . آگاهي دولت از اقتصاد مبتني بر دانش علاقه آن به ارتقاي سطح آگاهي شهروندان از مزاياي تحقق جامعه اطلاعاتي ، امروزه امري كاملااثبات شده است. دولت بر پيوند ميان فناوري اطلاعات با توسعه اقتصادي و آموزشي تاكيد فراواني دارد و خود در تعدادي از پروژه هاي ملي و بين المللي براي ترويج فناوري اطلاعات و به كارگيري آن شركت دارد. تعهد به ابعاد گوناگون سواد اطلاعاتي در بسياري از اسناد و بيانه هاي مرتبط با اين امر، آشكاراست . مثلادولت آفريقاي جنوبي در منشور فناوري اطلاعات اوكيناوا كه درنشست جي 8 در كيوشو در سال 2000 ميلادي تصويب شد مشاركت كرد. اين منشور نمايانگر همكاري ميان غني ترين كشورهاي جهان و تعدادي از كشورهاي درحال توسعه به منظور پر كردن شكاف ديجيتالي بود.
   چين
    از اوايل دهه 1980 دولت چين حمايت ها و تشويق هاي فراواني ا زتدريس مهارتهاي اطلاعاتي و كتابخانه اي در موسسه هاي دانشگاهي اين كشور به عمل آورده و در اين رابطه چندين كنفرانس ملي برگزار كرده است. گرچه در بسياري (39 درصد) از دانشگاه هاي چين آموزش كاربران اطلاعات انجام مي شود ، اما درصد كمي از دانشجويان مقاطع آموزش عالي قادر به شركت در اين آموزش ها هستند ، زيرا آموزش كاربران در قالب دوره هايي جداگانه اجرا مي شود و با برنامه درسي تلفيق نشده است.
   در اين اواخر كشور چين ، اولين كارگاه ملي سواد اطلاعاتي براي آموزش عالي را در ژانويه 2002در دانشگاه هيلانگ جيانگ واقع در شهر هاربين برگزار كرد. بيش از 170 كتابدار از نواحي مختلف چين در اين كنفرانس حضور يافتند و همگي اظهار علاقه كردند كه استاندارد هاي قابليت سواد اطلاعاتي انجمن كتابخانه هاي دانشكده اي و پژوهشي را به منظور كمك به دانشجويان براي كسب مهارت هاي اطلاعاتي به كار بگيرند.
   استانداردهاي انجمن كتابخانه هاي دانشكده اي و پژوهشي به زبان چيني ترجمه و در مجامع كتابخانه اي مراكز دانشگاهي سراسر چين توزيع شدند.
   سنگاپور
    درسنگاپور دولت در حال تبليغ براي ساخت جامعه اي مبتني بر دانش است تا با الزامي كردن آمادگي همه افراد براي كار درمحيطي اطلاعاتي ، از همه مهارت هاي حل مسئله برخوردار و به سواد اطلاعاتي مجهز شوند تا بتوانند در توسعه اقتصادي كشور سهيم باشند. در سنگاپور ، مهارت هاي اطلاعاتي در مقطع آموزش ابتدايي و متوسطه بر اساس مصوبات وزارت آموزش به دانش آموزان تعليم داده ميشوند . اين امر ابتدا به عنوان اقدامي آزمايشي در سال 1987 آغاز شد و به انتشار مهارت هاي اطلاعاتي منجر شد. در سال 1996 نيز با همكاري معلمان و كتابداران ، پروژه هاي مشاركتي گروه هاي پشتيباني كتابخانه در مدارس ابتدايي به چاپ رسيد و در سال 1997 ، اثر ديگري با عنوان سواد اطلاعاتي و رهنمودهاي سواد اطلاعاتي : مطالب تكميلي منتشر شد.
   بخش مطالعات اطلاع رساني در دانشگاه فني نانيانگ ، پژوهشي در خصوص مهارت هاي اطلاعاتي دانشجويان تحصيلات عالي و تكميلي ، بويژه در رشته مهندسي اجرا كرد و مشكلاتي را كه اين دانشجويان در استفاده موثر از اطلاعات با آنها مواجه هستند، دريافت. نتايج اين پژوهش براي ادغام آموزش سواد اطلاعاتي در برنامه هاي تحصيلي مقطع كارشناسي مورد بهره برداري قرار گرفت . يافته هاي پژوهش هايي كه در موضوع سواد اطلاعاتي در سنگاپور اجرا شده مي تواند براي موسسه هاي ديگر نقاط جهان ، بسيار مفيد واقع مي شود.
   استراليا
    كتابداران دانشگاهي در استراليا ، فعالانه ارتباط ميان سواد اطلاعاتي و يادگيري مادام العمر را دنبال كرده اند . آنان چهار كنفرانس ملي موفق در موضوع سواد اطلاعاتي برگزار كرده اند كه همگي توسط كتابخانه دانشگاه استرالياي جنوبي و گروه تخصصي موضوعي سواد اطلاعاتي وابسته به انجمن كتابداري و اطلاع رساني استراليا سازماندهي شده اند و خلاص مقالات آنها را نيز منتشر كرده اند . آنان از طريق كنفرانس هاي ياد شده و بسياري مباحثات ، انتشارات و تعاملات ، شروع به تدوين استراتژي هايي براي كمك به پيشرفت سواد اطلاعاتي به عنوان يك موضوع آموزشي مهم - نه تنها در سطح آموزش عالي ، بلكه در كل جامعه - كردند ، كه در زير به نمونه هايي از آنها اشاره مي شود . تاكيد استراليا بر يادگيري مادام العمر ، منجر به مشاركت هاي جديدي ميان هيئت علمي كتابداران براي تغيير شكل آموزش و يادگيري مي شود.
    در دانشگاه بالارت سواد اطلاعاتي اقدام رو به گسترشي است كه بر مبناي تخصص هاي چهار گانه باير، يعني تدريس كاربرد، تلفيق و كشف ، تدريس مي شوند.

انواع سواد اطلاعاتي: سواد اطلاعاتي عمومي

    اين نوع سواد مربوط به عموم مردم در استفاده از فناوري‌هاي اطلاعاتي است كه در زندگي روزمره آن‌ها نفوذ پيدا كرده است. در استفاده از اين امكانات عموم مردم بايستي از يك نوع سواد اطلاعاتي عمومي برخوردار باشند كه در مواجه شدن با فناوري‌هاي جديد بتوانند به شخصه توانايي استفاده از آن‌ها را داشته باشند و يك نوع يادگيري روزآمد و مادام العمر در آن‌ها بوجود آيد. اين سواد اطلاعاتي جامعه را در استفاده از دولت الكترونيكي، تجارت الكترونيكي، خدمات بهداشتي و درماني الكترونيكي و ساير اموري كه استفاده  از آن‌ها نياز به برخورداري از سواد اطلاعاتي است، كمك مي‌كند. عموم مردم با برخورداري از سواد اطلاعاتي لازم قادر خواهند بود تا نياز اطلاعاتي خود را درست تشخيص داده و با آگاهي از منابع اطلاعاتي مرتبط، توانايي دسترسي و دستيابي به اطلاعات صحيح، و استفاده درست از اين اطلاعات نيازهاي اطلاعاتي خود را مرتفع سازند.

سواد اطلاعاتي علمي

    اين نوع سواد مربوط به جامعه‌ي علمي مي‌شود. اين جامعه مي‌تواند شامل دانش آموزان، معلمان، دانشجويان، اعضاي هيأت علمي دانشگاه‌ها، پژوهش‌گران، نويسندگان و افرادي بشود، كه به نوعي نيازمند اطلاعات علمي با اهداف مختلف هستند. سواد اطلاعاتي علمي باعث مي‌شود تا اعضاي جامعه علمي بتوانند در استفاده از منابع اطلاعاتي، توانايي‌هاي لازم را در رفع نياز اطلاعاتي خود داشته باشند.

سواد اطلاعاتي مورد نياز سازمان‌ها داوري، دردانه و شانه سارزاده (۱۳۸۰) انواع سواد اطلاعاتي در سازمان‌ها را به سه طبقه كلي تقسيم نموده‌اند ( نقل در عاصمي، رياحي نيا، زنديان، ص. ۳۰). سواد اطلاعاتي مديريتي: عبارت از مهارت‌هايي است كه مديران براي شناخت،‌ به دست آوردن،‌ ارزيابي به كارگيري اطلاعات مورد نياز براي تصميم گيري بايد داشته باشند. مدير يك سازمان بايد توان شناسايي نياز اطلاعاتي، مجراهاي اطلاعاتي، جريان اطلاعات در داخل سازمان،‌ ارزيابي اطلاعات مديريتي به دست آمده،‌ به كار گيري آن‌ها در فرايند مديريت و پيشبرد اهداف سازماني را داشته باشد. سواد اطلاعاتي سازماني: سواد اطلاعاتي سازماني مهارت‌هايي را در بر مي‌گيرد كه كاركنان يك سازمان براي انجام كارهاي روزمره و وظايف محوله خود به آن‌ها نياز دارند تا ۱. در جريان فرايند انجام بهينه كار خود قرار گيرند؛ ۲. با تغييرات درون سازماني و برون سازماني همگام گردند؛ ۳. در كار خود اصل نوآوري، ابتكار، اشتراك دانش تخصصي و يادگيري از ديگران را رعايت كنند، تا سازمان بهتر بتواند به اهداف خود دست يابد. سواد اطلاعاتي تخصصي: مهارت‌هايي است كه متخصصان كتابداري و اطلاع رساني به آن نياز دارند. متخصصان كتابداري و اطلاع رساني با توجه به اينكه با اطلاعات سر و كار دارند، بايد با فرايند توليد، توزيع و مصرف اطلاعات آشنا باشند. مهارت‌هاي اطلاع يابي را ياد بگيرند و بتوانند در سازمان‌ها امور مربوط به گردآوري، سازماندهي، تحليل و بازيابي اطلاعات را به نحو احسن انجام دهند و در اين مورد به ساير كاركنان نيز كمك كنند. سواد اطلاعاتي ملي: اين نوع سواد اطلاعاتي مربوط به مردم يك كشور و توانايي‌هاي يك ملت در برآورده ساختن نيازهاي اطلاعاتي خود با استفاده از فناوري‌هاي اطلاعاتي است. رشد و توسعه سواد اطلاعاتي يك ملت به زيرساخت‌هاي اطلاعاتي آن كشور بستگي دارد. آنچه مسلم است براي توسعه سواد اطلاعاتي عمومي، علمي و سازماني يك كشور بايستي متناسب با امكانات آن كشور برنامه ريزي شود و نبايد براي كشورهاي درحال توسعه و پيشرفته از الگوهاي يكسان استفاده نمود.

سواد اطلاعاتي جهاني: امروزه با گسترش سريع فناوري‌هاي نوين در سطح دنيا، نياز به برنامه ريزي‌هاي لازم در جهت رشد و توسعه سطح سواد اطلاعاتي در سطح جهان مطرح مي‌شود. تبادل اطلاعات و ارتباطات در دنيا با استفاده از فناوري ميسر است و كشورهاي مختلف براي رفع نيازهاي اطلاعاتي خود امكانات برقراري ارتباط با سراسر دنيا را دارا هستند. براي استفاده از فناوري‌هاي اطلاعاتي در جهت به دست آوردن اطلاعات لازم، نياز به بالا بردن سطح سواد اطلاعاتي در سطح جهاني است. يونسكو و ساير سازمان‌هاي فعال در حوزه سواد اطلاعاتي در اين جهت برنامه ريز‌ي‌ها و اقداماتي از قبيل كارگاه آموزش سواد اطلاعاتي در سطح منطقه‌اي و بين المللي انجام داده‌اند. اين امر مشاركت و همكاري كليه كشورهاي خواهان توسعه سواد اطلاعاتي در سطح جهاني را مي‌طلبد (عاصمي، رياحي نيا، زنديان، ص.۳۰-۲۶) سواد اطلاعاتي را بر اساس جامعه‌ي مخاطب به چند نوع تقسيم بندي نموده‌اند، كه عبارت است از: سواد اطلاعاتي عمومي، سواد اطلاعاتي علمي، سواد اطلاعاتي سازماني، سواد اطلاعاتي ملي و سواد اطلاعاتي جهاني سواد اطلاعاتی در بخش مرجع میزان اطلاعاتی که در این عصر از طریق محمل‌های مختلف مبادله می‌شود هیچ گاه به این گستردگی و سرعت نبوده‌است .اگر اصطلاح انفجار اطلاعات را برای این دوره غیر دقیق بدانیم اصطلاح انفجار انتشارات کاربردی عینی داشته ونامی منطبق با واقعیت خواهد بود. در این دوره هر ساله بیش از چهار میلیون مقاله نوشته می‌شود و محمل‌های گوناگون اطلاعات سرعت ودقت دستیابی وپردازش را صد چندان کرده‌است .میزان اطلاعا ت منتشر شده توسط روزنامه‌ها در یک روز بیش از کل اطلاعاتی است که یک نفر در دوران عمر خود در قرن هفدهم می‌توانست کسب کند . این حجم اطلاعات و چگونگی مبادلهٔ ان که حرکتی ورای مرزها وملیت هاست جامعهٔ امروز را در استانهٔ ورود به فرهنگ غیر مادی قرار داده‌است :فرهنگی که در ان اموزش، اطلاعات و شناخت محور اصلی سنجش‌ها خواهد بود. اگر در گذشته میزان تولید صنعتی و وضعیت انرژی شاخص پیشرفت وعقب ماندگی بود امروز به قول تافلر جابه جایی قدرت صورت گرفته‌است و اطلاعا ت جایگزین تمامی عناصر تعیین کننده شده‌است و می‌رود که انقلاب صنعتی میدان ر ا برای انقلاب اطلاعاتی خالی کند و "کارگران اطلاعاتی " جایگزین "کارگران صنعتی "شوند. این روند نقش اطلاعا ت در توسعه را نیز مشخص می‌کند، گسترش خدمات فرهنگی وافزایش تولید که از شاخص‌های توسعه محسوب می‌شود بدون دستیابی صحیح وسریع به اطلاعات میسر نخواهد بود. در این میان با توجه به "حجم اطلاعات "،"آلودگی اطلاعات "وجریان یکسویهٔ اطلاعات که منجر به جریان سیل آسای اطلاعات از سوی کشورهای "اطلاعات محور"به سایر کشورها شده‌است، لازم است که به این مقوله توجه جدی و کاملی مبذول شود.پدیدهٔ استعمار اطلاعاتی و چگونگی برخورد با آن باید در صدر برنامه ریزی توسعهٔ فرهنگی قرار گیرد. زمانی فیلسوف کسی بود که تقریباً تمام دانش زمان خود را دارا بود و در ان تبحر کامل داشت .گسترش دانش بشری با عنایت به محدودیت عمر انسان، مسئلهٔ تخصص را پیش می‌اورد.هر فرد می‌تواند در یک شاخه، آن هم در جزیی از آن، صاحب نظر شود .حتی میزان اطلاعات تولید شده در یک حوزهٔ تخصصی به آن حداست که مطالعه و دانستن تمامی آن برای یک فرد در بسیاری مواقع غیر ممکن است. درسال ۱۷۹۱اندیشمندی گفته بود که دانش بر دو نوع است :یا خود آن را می‌دانیم یا می‌دانیم که در کجا می‌توانیم اطلاعاتی دربارهٔ آن بیابیم .واقعیت این است که این نوع دوم دانش در جامعهٔ اطلاعاتی امروز اهمیت قابل ملاحظه‌ای یافته‌است.شعار "بیاموزیم که چگونه بیاموزیم "_الگوی اموزش قرار گرفته‌است _به نوعی القای همین معنا را می‌کند. قبل از ظهور خط، کاغذ و چاپ، حافظه نقش اساسی را در حیات انسان بر عهده داشت ومعیار دانایی بود .با گذشت زمان و به ویژه با ظهور چاپ "سواد خواندن ونوشتن "مترادف دانایی شد وحافظه کاربرد کمتری یافت واکنون در عصر اطلاعات، توانایی جایابی، پردازش، و استفادهٔ موثر از اطلاعات جایگزین "حافظه وسواد "شده‌است. امروز این توانایی دسترسی وبازیابی و ارزشیابی اطلاعات بخش عمده‌ای از تعریف سواد را شامل شده، سواد اطلاعاتی و کتابخانه‌ای را مطرح می‌کند. سواد اطلاعاتی را به یادگیری مهارتهای بنیادی درارزیابی اطلاعات تعریف کرده‌اند.اینکه دانشجو بیاموزد که در میان تودهٔ اطلاعاتی که انفجار امیز درحال افزایش است و از میان انبوه نوشته‌ها ومنابع اطلاعاتی، منبع مورد نظر را باکمترین اخلال و گزینش اضافی به طور نسبتاً کامل در کمترین زمان ممکن پیدا کند، عمر مفید مطالعاتی وتحقیقاتی او را چندین برابر افزایش می‌دهد. فارغ التحصیلان ما از این دید گاه کاستیهای فراوان دارند.درآزمونی که برای کارشناسی ارشد انجام شد خواسته شده بود که نام کتب مرجع رشتهٔ خود را بنویسند،۶۰درصد آنان حتی یک عنوان هم ننوشته بودند. این بیسوادی حاصل از نبودن برنامه ریزی در سطوح پایین تر تحصیلی است که باعث تلف شدن انرژی وعمر و تلاش مغزهایی می‌شود که در صورت باسواد بودن در مدت کوتاهی می‌توان شاهد بالندگی و زایندگی آنان بود. به طور خلاصه سواد اطلاعاتی به فرد می‌اموزد که در اقیانوس عظیم اطلاعات چگونه شنا کند تا گرفتار گرداب نشود اما مروارید صید کند؛ ودر"بزرگراههای اطلاعاتی "چگونه براند که در کوتاه‌ترین زمان ممکن باسرعتی مناسب به مقصد مطلوب برسد.واین مهم می‌طلبد که به قول میلر "هم هنر کتاب نخواندن" را بیاموزد وهم" هنرکتاب خواندن" را. سواد اطلاعاتی وکتابداران با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعات وحجم روز افزون اطلاعات تولید شده، درآینده‌ای نه چندان دور، دیگر فرصت سازماندهی تمامی اطلاعات تولید شده برای کتابداران واطلاع رسانان باقی نخواهد ماند. آنان بایستی اطلاعات حوزه‌های موضوعی خاص را گزینش و پردازش کنند وبه مراجعان سواد اطلاعاتی را به منظوربازیابی، گزینش، وکاربرد بهینهٔ اطلاعات مورد نیازشان اموزش دهند.اگر این گروه علاقه‌مند به حفظ جایگاه خویش در جامعهٔ اطلاعاتی اینده هستند، باید آمادهٔ پذیرفتن نقش‌هایی مانند پردازشگر اطلاعات، مشاوراطلاعات، مروج سواد اطلاعاتی، مدیر اطلاعات، وطراح نظام باشد. به منظورحفظ ارزش و جایگاه حرفهٔ کتابداری واطلاع رسانی در جامعهٔ اطلاعاتی آینده باید تسهیلات وامکانات فناوری اطلاعات را به منظور اشنایی ونحوهٔ کاربرد آن در اختیاردانشجویان این علم قراردهد .به عبارتی، اموزش نظری وعملی به منظور پرورش کتابدارانی توانا بایستی در هم امی‌زد.دانشجویان باید یادگیرند که درشرایط ومحیطی مشابه شرایط ومحیط واقعی چگونه بر اساس مطالب آموخته عمل کنند.کتابداران ودانشجویان این رشته باید از فرصت‌ها وموقعیت‌های پدید آمده توسط آموزش رسمی وغیر رسمی، یاری مطالعات فردی، وپی گیری پیشرفت‌های نوین فناوری اطلاعات در جهت روز امد نگاه داشتن دانش خویش وکسب مهارت‌ها وتوانایی‌های لازم در جامعهٔ اطلاعاتی اینده بهره گیرند.واگر چنین نکنند، درآینده‌ای نه چندان دور، این گروه جایگاه خویش را درجامعه از دست داده وآن را به متخصصان رایانه و فناوری اطلاعات خواهند سپرد که هیچ گونه آشنایی با منابع اطلاعاتی، توانایی درک نیازهای اطلاعاتی مراجعان، روش‌های پاسخ گویی به نیازهای اطلاعاتی مراجعان، روش‌های گزینش وپردازش اطلاعات و......راندارند. نگاهی به آموزش سواد اطلاعاتی در کتابخانه‌های آموزشگاهی زمان تربیت انسان های" اطلاعات محور"دوران اولیهٔ تحصیل است که اموزش درآنان" نقش فی الحجر"راپیدا کرده که درسطوح بالا اثرات ان رادرشیوهٔ پژوهش، دقت، سرعت و.....ملاحظه خواهیم کرد. دربسیاری کشورها باتوجه به اهمیت این موضوع ونقش کتابخانه‌های آموزشگاهی درپیدایش سواد اطلاعاتی دردورهٔ آموزش عمومی برنامه ریزی‌های خرد وکلانی رادرسطح ملی ومنطقه‌ای انجام داده‌اند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که رسیدگی وتوجه به کتابخانه مدارس وبرنامه ریزان درمورد ان اقبال به مطالعه راافزایش داده، دانش اموزان درراستای فراگیری سواد اطلاعاتی که گام اولش "مطالعهٔ بیشتر" است حرکت جدی رااغاز کرده‌اند. با انکه کامپیوتر نقش اساسی درذخیره، پردازش، وانتقال اطلاعات برعهده دارد، وکاربردآن دردنیای امروز امری ضروری است، لازم است درمورد چگونگی بهره گیری وآموزش آن درسطح اموزش عمومی دقت شود.اینکه دبستانی شعارآموزش باکامپیوترراجزوبرنامهٔ خود برای جذب مشتری اعلام می‌داردناشی ازنا آگاهی وروحیهٔ "اشرافیت ابزاری"است که درمیان ما حاکم است.بهره گیری بی رویه از کامپیوتروآموزش بی برنامهٔ آن نه تنها مشکلی راحل نمی‌کند، بلکه بی سوادان اطلاعاتی راتحویل جامعه خواهد داد که بیسوادیشان رادرزیرآگاهی مقدماتی ازفن بهره گیری از کامپیوترپنهان می‌کنند. اصولانحوهٔ برخورد باکامپیوتر درسطوح مختلف درسی، حتی درغرب هم محل تامل وبحث بوده‌است.امابه هرصورت لازم است دراین زمینه به ویژه درسطح اموزش عمومی سیاست روشنی درپیش گرفته شود. مکتب ما عدالت رابه عنوان یکی از محوری‌ترین اصول درعقیده وعمل مطرح می‌کند؛ برای دستیابی به این مهم ومبارزه با"استعماراطلاعاتی "لازم است که درسطح عمومی جامعه فرزندانمان رابه سلاحی مجهزکنیم که منادی "عدالت اطلاعاتی "درجامعه باشند واین حاصل نمی‌شود مگربا طرح وبرنامه در"مسیرسواداطلاعاتی". دستورالعمل‌ها و استانداردهاي سواد اطلاعاتي. انجمن كتابداران استراليا، انجمن كتابخانه‌هاي آموزشگاهي امريكا، و انجمن كتابخانه‌هاي ملي و دانشگاهي انگليس اقدام به تهيه استانداردها و دستورالعمل‌هايي براي آموزش، فراگيري، و سنجش مهارت‌هاي سواد اطلاعاتي كرده‌اند كه مجموعه‌اي از آن به شرح زير است: 1) تشخيص نياز به اطلاعات؛ 2) تشخيص ويژگي و ميزان اطلاعات موردنياز؛ )3 توانايي دستيابي به اطلاعات موردنياز به‌صورت مفيد و مؤثر؛ 4) توانايي بهره‌گيري از راهبردهاي جست‌وجو؛ 5) ارزيابي منتقدانه اطلاعات و منابع اطلاعاتي به‌دست آمده؛ 6) توانايي استفاده از اطلاعات براي رسيدن به هدفي خاص مانند حل مسئله؛ 7) توانايي مقايسه اطلاعات به‌دست آمده با دانش موجود و افزودن به دانش؛ 8) شناخت وظيفه اجتماعي خود در دسترسي به اطلاعات و استفاده از آن؛ 9) گردآوري، سازماندهي، و دسته‌بندي اطلاعات به‌دست آمده يا توليد شده؛ و 10) آگاهي از اينكه سواد اطلاعاتي پيش‌نياز يادگيري مادام‌العمر است. (اين توانايي‌ها نشان مي‌دهد كه سواد اطلاعاتي تنها مهارت نيست، بلكه يك روند فكري است كه براي تقويت و شكل‌گيري آن بايد به فرد آموزش داد .) سواد اطلاعاتي و آموزش كتابشناختي. پيوند مفهوم سواد اطلاعاتي با يادگيري رسمي باعث شده تا اين مفهوم با علاقه و استقبال كتابداران روبه‌رو شود. كتابداران مفهوم سواد اطلاعاتي را براي توصيف نقش سنتي خود مناسب تشخيص داده‌اند و به اين باور رسيده‌اند كه تلاش در زمينه ارتقاي سطح سواد اطلاعاتي افراد، در واقع ادامه تلاش‌هاي سنتي آنان در حرفه كتابداري است. بيشتر آنان نيز سواد اطلاعاتي را شكلي از آموزش كاربران، مهارت‌هاي كتابخانه‌اي، و يا حتي آموزش كتابخانه‌اي تلقي كرده‌اند (گرچه اين ديدگاه به‌عنوان ديدگاهي تنگ‌نظرانه همواره مورد انتقاد قرار گرفته است). ارتباط مفهوم سواد اطلاعاتي و آموزش كتابشناختي* در متون مختلفي مورد بحث قرار گرفته، اما در مورد اين نكته كه مفهوم سواد اطلاعاتي جامع‌تر يا روزآمدتر از آموزش كتابشناختي است اتفاق نظري صورت نگرفته است. آرپ بر اين عقيده است كه هيچ‌يك از اين مفاهيم به خوبي تعريف نشده‌اند و سردرگمي امروزي اجتناب‌ناپذير است. در عوض، وايت معتقد است كه برخي اهداف مورد نظر در مفهوم سواد اطلاعاتي اهدافي هستند كه در آموزش كتابشناختي نيز پذيرفته شده‌اند. رادر و كونز بر اين عقيده‌اند كه اين دو مفهوم كاملا متمايز هستند و وجه تمايز آنها نيز در اين است كه آموزش كتابشناختي پاسخي مربوط به موقعيتي خاص است، در حالي‌كه سواد اطلاعاتي به يادگيري مادام‌العمر اشاره دارد كه به‌واسطه آموزش افراد براي استفاده مؤثر از اطلاعات و ارزيابي آن كسب مي‌شود. رادر معتقد است كه اين دو مفهوم نبايد به‌عنوان دو مفهوم جايگزين يا رقيب تلقي شوند، بلكه سواد اطلاعاتي را بايد به‌عنوان مفهومي گسترده‌تر تلقي كرد و آموزش كتابشناختي جزئي از آن است. كاران معتقد است سواد اطلاعاتي مفهومي كل‌نگر است و براي متخصصان اطلاع‌رساني نقش‌هاي متعددي قائل است. اسنيولي و كوپر كاربرد مفهوم سواد اطلاعاتي را در متن آموزش كتابداري مورد بررسي قرار داده‌اند و به اين نتيجه رسيده‌اند كه علي‌رغم وجود اختلاف نظرهايي در باب اين مفهوم، كه عمدتآ ناشي از عناصر كلي‌تر و خارج از حيطه موضوعي آن است، مي‌توان به نظر واحدي در باب توصيف گرايش‌هاي رايج در آموزش كتابخانه‌اي دست يافت. آنان اشاره مي‌كنند كه اين موضوع به خلق نوع جديدي از آموزش كتابخانه‌اي مي‌انجامد كه مي‌تواند جايگزين آموزش‌هاي سنتي شود. آنان در مطالعه خود واژه‌هاي ديگري را پيشنهاد مي‌كنند، اما هيچ يك از آنها را، به دلايل متفاوت، مناسب تشخيص نمي‌دهند و در پايان چنين نتيجه‌گيري مي‌كنند كه مفهوم سواد اطلاعاتي هم دقيق و هم روشن است و با نقش بي همتاي كتابخانه‌ها نيز همخواني دارد. باودن نيز معتقد است كه عبارت سواد اطلاعاتي را نبايد براي توصيف آموزش شيوه استفاده از منابع اطلاعاتي يا دستيابي به مهارت‌هاي مرتبط با سواد رايانه‌اي و يا فرايندهاي مربوط به جمع‌آوري و ارزيابي اطلاعات مورد استفاده قرار داد. اين واژه بايد مختص برنامه‌هايي باشد كه كاربران را قادر مي‌سازند مسير خود را در غوغاي دانش‌هاي موجود پيدا كنند. سواد اطلاعاتي و متخصصان كتابداري و اطلاع‌رساني. متون دهه 1990 نشان مي‌دهد كتابداران در تمامي دنيا، چه در حيطه كار عملي و چه در نقش آموزش‌دهندگان در مدارس كتابداري، بسيار تلاش كرده‌اند تا در حركت به سمت مفهوم سواد اطلاعاتي براي حرفه خود نقشي فعال داشته باشند. همچنين آنان تلاش مي‌كنند تا اين مفهوم را در رأس فعاليت‌هاي حرفه‌اي خود قرار دهند و بيشتر تمايل دارند تا به گسترش اين مفهوم در كتابخانه‌هاي عمومي بپردازند. گردهمايي ملي سواد اطلاعاتي در نتيجه گزارشي كه انجمن كتابداران امريكا منتشر كرد، با هدف هماهنگ كردن فعاليت‌هاي مربوط به ارتقاي سواد اطلاعاتي تشكيل شد. هدف از اين گردهمايي، تشكيل گروه‌هايي براي بحث درباره مسائل مختلف مربوط به سواد اطلاعاتي و مطرح كردن اين مفهوم در ميان دانشگاهيان بود. اين گردهمايي در نظر داشت تا اين مفهوم را به‌عنوان بخش جدايي‌ناپذيري از مفهوم سواد مطرح كند. در بحث مربوط به ارتباط ميان سواد اطلاعاتي و متخصصان كتابداري و اطلاع‌رساني،صاحب‌نظران ديدگاه‌هاي نظري متفاوتي ارائه كرده‌اند. مُرداك مي‌گويد: "اين ديدگاه كه سواد اطلاعاتي را ابزاري تلقي مي‌كند كه كاربران كتابخانه را قادر مي‌سازد تا نياز اطلاعاتي خود را تشخيص دهند و اطلاعات مورد نظر خود را بيابند، ارزيابي كنند، و مديريت نمايند، باعث مي‌شود كه آموزش مهارت‌هاي مرتبط با سواد اطلاعاتي در حيطه كار كتابداران قرار گيرد و آنان با چالش‌هاي جدي مواجه شوند". برئوور بيان مي‌كند كتابداران تجربيات مفيدي در آموزش سواد اطلاعاتي دارند و منابع با ارزشي براي آموزش اين مهارت محسوب مي‌شوند. برويك نيز پيوند مشخصي ميان سواد اطلاعاتي و كار مبتني بر استناد برقرار مي‌كند و معتقد است چنانچه آموزش سواد اطلاعاتي وظيفه كتابداران گردد، سؤالات مشخصي در جهت اعتلاي اين مفهوم از سوي كتابداران مطرح خواهد شد؛ پرسش‌هايي مانند اينكه شما چگونه به اين نتيجه رسيديد، براي گفته خود چه شاهدي داريد، و سؤالات مشابه ديگر. گرچه اين ارتباط در بافت ويژه آموزش سواد اطلاعاتي در دانشكده‌ها مطرح شده است، اما به نظر مي‌رسد در هر بافت مشابه ديگري نيز مصداق داشته باشد . سواد اطلاعاتی اولویت نوظهورجهانی دردههٔ گذشته سواد اطلاعاتی تبدیل به موضوعی جهانی شده و اقدامات بسیاری دراین راستا درسراسرجهان ثبت شده‌است. پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت آموزش سواد اطلاعاتی در کتابخانه‌های آموزشگاهی ایران: ۱. درکلیهٔ سطوح آموزشی حتی درنظام جدید متوسطه، آموزش "کتاب محور"است .تنها یک کتاب مبنای اموزش است .به قول یوکلن :آموزش وپرورش درجهان سوم مبتنی برروش آموزشی بی نیازازمراجعه به مواد خواندنی جنبی یاکتابخانه‌است.لازم است درتدوین کتب درسی وروش‌های تدریس، براهمیت ارجاع دانش اموزان به مواد جنبی وکتابخانه تاکید شود واصولا ساختارکتابها به گونه‌ای شکل گیرد که این ارجاع راقطعی کند. ۲.تعیین سرفصل بودجهٔ مستقل برای کتابخانه‌های اموزشگاهی ۳.نقش کتابدار-معلمان وکتابداران اموزشگاهی بسیارمهم است .لازم است این رشته درمراکز تربیت معلم ایجادشود وبه تناسب نیاز گسترش یابد. ۴.متن بعضی دروس باید باهدف معرفی کتاب وکتابخانه وسوادا طلاعاتی تنظیم شود . درسطوح دبستان وراهنمایی می‌توان این معرفی رابازبانی ساده انجام دادودانش اموزرابامفهوم اطلاعات، بانک اطلاعاتی، پایگاه اطلاعاتی و.....آشنا ساخت. ۶.باتوجه به فقر موجود کتابخانه‌های اموزشگاهی، لازم است کتابخانه‌های عمومی درزمینهٔ ارائهٔ خدمات درکلیهٔ سطوح آماده شوند.این همکاری دربعضی کشورها منشاء تحول درمیزان اقبال به کتاب شده‌است. ۷. ایجادساعات مطالعه دردبستانها، لازم است شرح فعالیت این ساعات کاملاً تبیین شود .بدیهی است وجود نیروی انسانی متبحروامکانات فیزیکی شرط مقدماتی است. نتیجه گیری سواد اطلاعاتی مجموعه مهارت‌هایی است که فرد را قادر می‌سازد نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، با شناسایی منابع اطلاعاتی موجود به تدوین روش جستجو دراین منابع پرداخته و پس از انجام جستجو اطلاعات به دست آمده را ارزیابی کرده و به منظور تولید اطلاعات جدید پیوند لازم بین اطلاعات جدید را با دانش قبلی خود برقرار سازد.آموزش سواد اطلاعاتي. پيوند ميان يادگيري و سواد اطلاعاتي، مؤسسات آموزشي را بر آن داشت تا به تلفيق آموزش اين مهارت با برنامه‌هاي درسي خود بينديشند. برخي صاحب‌نظران، مخالف جداسازي آموزش سواد اطلاعاتي از ساير برنامه‌هاي آموزشي هستند و معتقدند آموزش سواد اطلاعاتي بايد بستر رشد و گسترش ساير الگوهاي آموزشي باشد. عده‌اي نيز بر اين عقيده‌اند كه سواد اطلاعاتي به‌عنوان يك درس دانشگاهي قابل آموزش است و اهميت مهارت‌هاي مرتبط با اين مفهوم نيز ايجاب مي‌كند كه همچون ساير دروس در همه رشته‌هاي مختلف دانشگاهي تدريس شود. اهميت سواد اطلاعاتي در حرفه كتابداري پذيرفته شده است و اعتقاد بر آن است كه كتابداران مي‌توانند در به‌وجود آوردن فراگيران مادام‌العمر نقش مهمي بر عهده گيرند .

منابع • خسروی، فریبرز."سواداموزی اطلاعاتی درمدارس"، فصلنامهٔ کتاب؛ دورهٔ هفتم، شماره اول، بهار۱۳۷۵، ص۱۹-۲۵. • علی اکبرزاده، هیلان."کتابداران قرن بیست ویکم"، فصلنامهٔ کتاب؛ دورهٔ نهم، شمارهٔ اول، بهار۱۳۷۷، ص۹۸-۱۰۵. • "مفهوم سواداطلاعاتی وباسواد اطلاعاتی دریک نگاه".دنیای اقتصاد،۲۵اسفند ۱۳۸۳. • نظری، مریم."سواداطلاعاتی اولویت نوظهورجهانی".ابراراقتصادی.۱۷مرداد ۱۳۸۴. • ستایش، حسن."سواداطلاعاتی: به مناسبت برگزاری همایش سواد اطلاعاتی درمشهد مقدس اول ودوم خردادماه".انتخاب.۳۱اردیبهشت ۱۳۸۳. • ناهید طباطبایی، فاطمه." سواد اطلاعاتی".دائرةالمعارف کتابداری و اطلاع‌رسانی. ج ۲. ص • پريرخ، مهري؛ عباسي، زهره. "آموزش سواد اطلاعاتي؛ روش‌ها و راهبردها". در آموزش استفاده‌كنندگان و توسعه سواد اطلاعاتي در كتابخانه‌ها و مراكز اطلاع‌رساني (مجموعه مقاله‌ها). به كوشش رحمت‌الله فتاحي. مشهد: سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي، 1383، ص 197-214؛ • صميعي، ميترا. "امكان‌سنجي ايجاد آموزش مجازي سواد اطلاعاتي در اينترنت". در آموزش استفاده‌كنندگان و توسعه سواد اطلاعاتي در كتابخانه‌ها و مراكز اطلاع‌رساني (مجموعه مقاله‌ها). به كوشش رحمت‌الله فتاحي. مشهد: سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي، ،1383 ص 459-؛477 • ویکیپدیا • دایرت المعارف کتابداری واطلاع رسانی • سایت اینترنتی کتابداران فردا • سایت اینترنتی دانشگاه فردوسی مشهد • سایت اینترنتی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی • مدیر امانی، پروانه. کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد • تابنده، فاطمه. کارشناس ارشد مدیریت، دانشگاه شیراز • نعیم آبادی، محمد. کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی، کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی • عصاره، فریده. استاد علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز • فرهنگ کتابداری، استلاکین، اسدی گرگانی، فاطمه • حری، عباس .نشاط، نرگس.دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی .تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۱-. • وبلاگ «سواد اطلاعاتی در ایران» •




-Latin Resources

Bawden, David. "Information and Digital Literacies: A Review of Concepts". Journal of Documentation. Vol. 57, No.2 (2001):218-259

- Behrens, Shirley J. "A Conceptual Analysis and Historical Overview of Information Literacy". College and Research Libraries. Vol. 55, No. 4 (1994): 309- 322 - Idem. "Literacy and the Evolution Towards Information Literacy: an Exploratory Study". South African Journal of Library and Information Science. Vol. 58, No.4 (1990): 353-358; - "Information Literacy Standards for Higher Education", 2000. [On-line]. Available: http://www. ala.org/ acrl/ ilcostan.html. [30 Nov.2001]; - Marais, J.J. "Evolution of Information Literacy as Product of Information Education". South African Journal of Library and Information Science. Vol. 60, No.2 (1992): 75-79. ________________________________________