ایمپکت فاکتور

از دانشنامه آزاد علم اطلاعات و دانش شناسی
پرش به: ناوبری، جستجو

ایمپکت فاکتور (impact factor) دکتر محمد باقر نگهبان

ایمپکت فاکتور impact factor اغلب به صورت مخفف IF نشان داده میشود به صورت میانگین تعداد دفعاتی که مقالات یک مجله در دو سال قبل از آن رفرنس داده می شود تعریف می شود. ایمپکت فاکتور به وسیله Eugene Garfield (بیانگذار موسسه تامسون ISI که بخشی از تامسون رویترز است) بنیان گذاری شد. ارزش یک مقاله بر مبنای میزان تاثیر آن بر مقالات بعدی تعیین می شود. براساس تحقیقات انجام شده ، مقالاتی که در حوزه خود موثرتر بوده اند به دفعات بیشتری مورد استناد قرار گرفته اند.

عامل تاثیر حاصل نسبت تعداد استنادها به تعداد مقالات چاپ شده در 2سال قبل است که معرف این تاثیر است. در واقع عامل تاثیر میزان مراجعه در سالهای بعد به مقاله را نشان می دهد. این عامل همه ساله توسط ISI برمبنای ارجاعات به هر یک از مجلات علمی آن محاسبه می شود و نتیجه در گزارشات ارجاع مجله یا Journal Citation Reports یا به اختصار JCR ، منتشر می شود. این ضریب، نه برای مقاله یا نویسنده، بلکه برای مجله محاسبه می شود. محاسبه برمبنای یک دوره سه ساله صورت می گیرد. فرضا اگر در سال ۸۴ جمعا ۴۰ ارجاع به یک مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال ۸۲ تعداد ۲۶ مقاله و در سال ۸۳ تعداد ۲۴ مقاله چاپ شده باشد، ضریب ارجاع آن مجله، از تقسیم ۴۰ بر ۵۰ به دست می آید که ۸/۰ است. یعنی به طور متوسط، هر مقاله آن نشریه ۸/۰ مرتبه مورد استناد مقالات دیگر قرار گرفته است. علاوه بر موسسه ISI پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) نیز به تعیین ضریب تاثیر نشریات جهان اسلام به ویژه ایران، می پردازد. بنابراین، در ایران و برخی کشورهای اسلامی، علاوه بر ضریب تاثیر ISI به ضریب تاثیر ISC نیز بها داده می شود. ایمپکت فاکتور چگونه محاسبه می شود؟ ایمپکت فاکتور مجلات هر ساله برای مجلاتی که در لیست مجلات تامسون رویترز قرار دارند تعیین می شود. در پایان هر سال، مجله های تحت پوشش فهرست نویسی ISI که در فهرست وبگاه علم (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزیابی می شوند. این موسسه هر سال در ماه ژوئن (ماه 6 میلادی) ایمپکت فاکتورهای مجلات در سال قبل را منتشر میکند که البته دستیابی به این ایمپکت فاکتورها هم رایگان نیست. مثلا در ماه جون 2013 ایمپکت فاکتورهای مجلات در سال 2012 انتشار پیدا کرد فایل و این ایمپکت فاکتور به مدت یکسال هم معتبر است یعنی تا انتشار ایمپکت فاکتور سال بعد..... این شاخص مهمترین و در عین حال کاربردی ترین شاخص ارزیابی مجله ها از نظر ISI است. نحوه محاسبه ایمپکت فاکتور (impact factor) یک مجله فرضا اگر در سال 2012 جمعاً 40 ارجاع به یک مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال 2010 تعداد 26 مقاله و در سال 2011 تعداد 24 مقاله چاپ شده باشد، ضریب تاثیر یا ایمپکت فاکتور آن مجله از تقسیم 40 بر 50 به دست می‌آید که 0.80 است. یعنی به طور متوسط هر مقالهٔ آن نشریه 0.80 مرتبه مورد استناد مقالات دیگر قرار گرفته است. بنابراین ایمپکت فاکتور تابع یک دوره سه ساله است که دو سال آن برای چاپ مقاله ها و سال سوم مربوط به ارجاعات به مقالات دو سال قبل است. Immediacy index که به آن شاخص آنی نیز گفته می شود مربوط به همان سال است و سالهای قبل در آن تاثیری ندارد. بعنوان مثال ضریب آنی برای مجله ای در سال 2012 از تقسیم تعداد ارجاعات به مقالات سال 2012 آن مجله به تعداد کل مقالاتی که مجله مذبور در سال 2012 چاپ کرده است. شاخص نیمه عمر استناد (Cited Half-Life) نیمه عمر ارجاعات یا نیمه عمر استناد است و به صورت تعداد سال هایی است که از سال ارزیابی باید به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد کل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزیابی باشیم. به عبارت دیگر، این شاخص مدت زمانی که نیمی از کل استنادات به آن مجله صورت پذیرفته باشد را نشان می دهد و در حقیقت سرعت کاهش میزان ارجاعات به مجله را بیان می کند. بدیهی است که وقتی مقاله های یک مجله ارزش خود را برای ارجاعات، زود از دست بدهند (مقاله ها سطحی باشند و خیلی زود بی ارزش شوند)، تنها به مقاله های جدید مجله ارجاع داده می شود. این موضوع باعث می شود که نیمه عمر ارجاعات به مجله کاهش یابد. بنابراین هر چه نیمه عمر ارجاعات به مجله بیشتر باشد، نشان می دهد که ارزش مقاله های مجله در طول زمان بیشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار می گیرند.

JCR چیست؟ JCR  مخفف عبارت Journal Citation Reports می باشد. این پارامتر مربوط میشود به ایمپکت فاکتورهای مقالات انتشار یافته توسط موسسه Thomson Reuters . 

چگونه ایمپکت فاکتور یک مجله را بفهمیم؟ ایمپکت فاکتور impact factor اغلب به صورت مخفف IF نشان داده میشود. به عنوان یک تعریف ابتدای میانگین تعداد دفعاتی که مقالات یک مجله در دو سال قبل از آن رفرنس داده شده است. جالب است بدانید که ایمپکت فاکتور به وسیله Eugene Garfield (بیانگذار موسسه تامسون ISI که بخشی از تامسون رویترز است) بنیان گذاری شد. ایمپکت فاکتور مجلات به صورت سالانه برای مجلاتی که در لیست مجلات تامسون رویترز قرار دارند تعیین می شود. در انتهای هر سال، مجله های تحت پوشش فهرست نویسی ISI که در فهرست (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزیابی می شوند. این موسسه هر سال در ماه ژوئن (ماه 6 میلادی) ایمپکت فاکتورهای مجلات در سال قبل را منتشر میکند که البته دستیابی به این ایمپکت فاکتورها هم رایگان نیست. مثلا در ماه جون 2013 ایمپکت فاکتورهای مجلات در سال 2012 انتشار پیدا کرد و این ایمپکت فاکتور به مدت یکسال هم معتبر است یعنی تا انتشار ایمپکت فاکتور سال بعد..... این شاخص مهمترین و در عین حال کاربردی ترین شاخص ارزیابی مجله ها از نظر ISI است. چالشهای ایمپکت فاکتور (ضریب تاثیر) مجلات علمی این نوشته ترجمه آزادی است از مقاله ای به قلم یکی از سردبیران مجله ساینس (Science): این یادداشت همزمان شده با انتشار اظهارنامه¬ای توسط دانشمندان انجمن زیست شناسی سلولی آمریکا مبنی بر ممنوعیت کاربرد ضریب تاثیر (Impact Factor) مجلات علمی بعنوان شاخص ارزیابی تحقیقات یک محقق و نیز اینکه IF نباید بعنوان معیاری جایگزین برای ارزیابی مقالات یک محقق بکار رود. همچنین این معیار نباید در استخدام، ارتقا مرتبه و ارائه گرنت به افراد مد نظر باشد. این انجمن همچنین فهرستی از اقدامات علمی را جهت بهبود روش ارزیابی مقالات محققین ارائه میدهد تا توسط موسسات، ناشران، محققان و مراکز تامین گرانتهای تحقیقاتی مد نظر قرار گیرد. تاکنون این پیشنهاد به امضای 150 محقق برجسته و 75 موسسه تحقیقاتی منجمله انجمن آمریکایی پیشرفت علم (ناشر مجله ساینس) رسیده است. در اینجا برخی دلایل این امر شرح داده میشود: ضریب تاثیر عددی است که سالانه برای هر مجله علمی بر مبنای میانگین تعداد دفعاتی که مقالات آن مورد استناد قرار گرفته (رفرنس داده شده) است محاسبه می شود. هدف از ضریب تاثیر هیچگاه این نبوده که معیاری برای ارزیابی عملکرد یک محقق باشد. بلکه بعنوان معیاری برای ارزیابی کیفیت ژورنال مد نظر بوده است. با اینحال این کاربرد اشتباه در حال افزایش است و دانشمندان در حال حاضر با توجه به میزان IF ژورنالهایی که مقالاتشان در آنها چاپ می شود رتبه بندی می شوند. شخصا رزومه هایی را دیده ام که در آنها محقق مقالاتش را با IF مجلاتشان حتی تا 3 رقم اعشار ذکر کرده است (مثلا 11.345)! در بعضی کشورها مقالاتی که در مجلاتی با IF زیر 5 چاپ می شود رسما صفر در نظر گرفته می شود و مقبول نمیگردد. چنانکه توسط محققین برجسته تاکنون بارها ذکر شده است این عشق به IF هیچ معنایی ندارد. این کارکرد غلط IF موجب دعوت افراد به یک بازی عددی می شود و می تواند مجلات (مثل ساینس و نیچر) را به سمتی منحرف کند که از انتشار مقالات مهم در زمینه هایی مثل (اکولوژی و علوم اجتماعی) که خیلی کمتر از سایر زمینه ها (مانند بیومدیسن) مورد استناد قرار میگیرند خودداری نمایند. این مساله همچنین می تواند موجب اتلاف وقت محققانی شود که به دنبال IF بالاتر هستند و لذا تعداد زیادی از مقالات غیر مرتبط را برای مجله ای با IF بالا مثل ساینس می فرستند زیرا آنها نگران بالا بردن رتبه خود بر اساس IF هستند. این سیستم ارزیابی عددی همچنین می تواند از نوآوری نیر ممانعت نماید. زیرا این مساله دانشمندان را تشویق به فعالیت در زمینه هایی می نماید که تاکنون افراد بسیاری در حال فعالیت در آن هستند. زیرا تنها در این زمینه هاست که تعداد زیاد محققان با انجام کارهایی در زمینه های مشابه می توانند انتظار داشته باشند تامقالاتشان توسط سایر همکارانشان مورد استناد قرار گیرد و برای آنها اهمیتی ندارد که تحقیقاتشان چندان برجسته باشد. مثلا در زمینه کاری خود من که زیست شناسی سلولی است زمینه های تحقیقاتی در خصوص آغازیان وجود دارد که می تواند به روشن شدن چگونگی عملکرد سلولها کمک نماید اما فقط محققین جوان بسیار شجاعی حاضر می شوند که در زمینه های اینچنینی که محققان بسیار کمی کار میکنند وارد شوند زیرا در اینصورت برجسته ترین کار آنها نیز به تعداد کم مورد استناد قرار خواهد گرفت. (حتی در این وضعیت محققین با سابقه همواره گرنتهای تحقیقاتی را بدلیل رزومه پر از ایمپکت خود درو می کنند و محققین جوان و تازه وارد ولو اینکه باهوش تر باشند هیچگاه در چنین رقابتی برنده نمی شوند) تنها در صورت حذف سیستم ارزیابی عددی حاضر می توان چنین مشکلاتی را برطرف نمود. لذا به نظر می رسد برای ارزیابی عملکرد یک محقق بهتر است برخی از مقالات وی به دقت مطالعه و ارزیابی شود و نه اینکه اینکار بطور اتوماتیک بدست IF مجلات سپرده شود. نظر شخصی خودم (مهدی اسفندیاری): مثالهایی که میزنم مرتبط با حیطه کاری خودم است اما میدانم که مشابه آن در سایر زمینه ها نیز وجود دارد. در حال حاضر بسیاری از دانشگاهها از جمله دانشگاه شهید چمران اهواز به مقالات مجلات ISI که فاقد ایمپکت فکتور باشند امتیاز 2 و یا حداکثر 3 می دهند (آنهم تا حداکثر دو مقاله اینچنینی). هر چند که این مجلات متعلق به انجمن های علمی کشورهای معتبر اروپایی و آمریکایی باشند. بعنوان مثال نمونه هایی از این مجلات به قرار زیر هستند: Fragmenta Faunistica (Museum and Institute of Zoology of the Polish Academy of Sciences) Nota Lepidopterologica (Societas Europaea Lepidopterologica) در مقابل، امتیازی که به مجلات علمی –پژوهشی داخلی داده می شود (مانند مجلاتی عموما درخصوص زمینه های مختلف گیاهپزشکی که توسط دانشگاههای داخل کشور منتشر می شود) حدودا امتیازی تا 5 است یعنی حداقل 2 برابر مجلات تخصصی ذکر شده در بالا. حال امثال ما در برابر این انتخاب قرار می گیرند که آیا نتایج تحقیقات فونستیک و یا تاکسونومیک خود را برای چاپ به مجله ای داخلی در زمینه وسیع گیاهپزشکی و به زبان فارسی بفرستند که قاعدتا داوری آنهم چندان تخصصی نمی باشد. در اینصورت گرچه امتیاز بالایی خواهد داشت ولی در مقابل، این مقاله برای متخصصان مرتبط با این زمینه در خارج کشور شناخته نخواهد شد چون هم به فارسی هست و هم اینکه چنین مجله داخلی نزد یک متخصص تاکسونومی خارجی جایگاه چندانی ندارد. انتخاب دوم این است که مقاله را برای یک مجله خارجی تخصصی مانند مجلات ذکر شده در بالا بفرستیم و از خیر امتیاز کامل آن بگذریم به این امید که جایگاهی برای خود در بین متخصصان بین المللی بیابیم. از طرف دیگر در خصوص میزان استنادات یا (citation) به یک مقاله که در حال حاضر در ایران نیز در حال برجسته شدن می باشد باید به نکته ای در تایید مطلب ذکر شده به نقل از مجله ساینس پرداخت. به عقیده بنده قاعدتا در این زمینه ها باید هر فرد با افراد فعال در زمینه کاری دقیقا مشابه خود مقایسه شود. مثلا نمیتوان فردی در رشته خاکشناسی را با گیاهپزشکی مقایسه کرد چه برسد به مقایسه شیمی، و پزشکی با کشاورزی. حتی در زمینه حشره شناسی نیز نمی شود تاکسونومی را با کنترل بیولوژیک یا سم شناسی مقایسه نمود. با ذکر مثالی به روشن تر شدن مطلب می پردازم. مثلا مقاله ای که در خصوص زمینه های مرتبط با بیولوژی و کنترل بیولوژیک یک شته آفت کشاورزی با پراکنش وسیع کار شده است میتواند توسط افراد بسیاری در داخل و خارج کشور مورد استناد قرار گیرد. حال آنکه مقاله ای در خصوص تاکسونومی معدودی گونه کمیاب و یا بومی قاب بال، دو بال یا پروانه که فقط در غرب ایران و نیز کشورهایی مثل عربستان و عراق وجود دارند ممکن است تا مدتها مورد استناد هیچ تحقیقی قرار نگیرد مگر اینکه کسی در آن کشورها در خصوص این گونه ها کار مرتبطی انجام دهد.

منابع 1- اسفندیاری، م، چالشهای ایمپکت فاکتور(ضریب تاثیر) مجلات علمی، 1392، مجله ساینس 2- جانقربانی، محسن، عامل اثرگذار(Impact factor) : عامل اثرگذار چیست؟ سال 29 شماره 2، صفحات 117 تا 121 (تابستان 1384) 3- نگهبان، محمدباقر و محمدیان، سجاد. (1393). پژوهش های سنجه ای در علم اطلاعات، شیراز: همارا 4-Jeanne M, publish or perish …but where? What is the value of impact factors?, 2015, nuclear medicine and biology 5-Hsuan M, Huang W, Chen D, technological impact factor: An indicator to measure the impact factor of academic publication on practical innovation, 2014, Journal of informetrics, P: 241 - 251