فولک سونومی
فولک سو نومی
دکتر محمد باقر نگهبان
اصطلاح فولک سو نومی اصطلاح جدیدی میباشد. این اصطلاح از ترکیب دو کلمه فولک (Folk) مردم و تاکسانومی (Taxonomy) به معنی طبقهبندی به وجود آمده است و اشاره دارد به برچسبهای مفهومی که مردم انتخاب میکنند. در نظامهایی که امکانات فولک سو نومی را دارد، کاربران این امکان را دارند که خود موضوعات مختلف را برچسبگذاری کنند تا دسترسی دوباره به آن در زمان دیگر آسانتر باشد. افراد میتوانند منابعشان را طبق سلیقههای خود برچسبگذاری کنند. در این نوع سیستمها طبقهبندی از پیش تعیین شدهای وجود ندارد. جالب توجه در فولک سو نومی این است که استفاده از آن برای کاربر بسیار ساده میباشد.
همواره هر پیشرفتی دارای محدودیتهایی بوده و انتقادهایی را به همراه داشته است. فولک سو نومی نیز از این امر مستثنی نیست. برخیها بر این باورند که فولک سونومی به خاطر نام جذابش محبوبیت کسب کرده است که البته این ادعای درستی نمیباشد. چیزی که مرا اذیت میکند استفاده از کلمه تاکسانومی (طبقه بندی) است. تاکسانومیها دارای سلسله مراتب میباشند که بایستی رعایت شوند. در برچسبگذاری طبقهبندی وجود ندارد (مرهولز،2004). جدا از انتقادهایی که از اصطلاح شده است، خود فولک سونومی نیز مورد انتقاد واقع شدهاست. معمولترین انتقاد این بوده که فولک سو نومی غالباً مبهم بوده و زیادی شخصیسازی شده و دقیق نمیباشد. هیچگونه قاعده مشخصی برای ایجاد برچسبها وجود ندارد. هیچگونه فرم نظاممندی آنها را به هم مربوط نمیسازد. در نتیجه اصطلاحات برچسبی کنترل نشده و درهمی به وجود میآید که به اندازه لغات کنترل شده برای جستجو مؤثر واقع نمیشود.
فولک سو نومی درعلوم اطلاعات بازیابی تصویر یکی از مباحث مهم در تحقیقات میباشد. اخیرا «برچسبگذاری کاربر» و یا «فولک سو نومی» توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. ضربالمثل مشهوری میگوید: یک تصویر از هزاران تصویر گویاتر است. این مورد در مورد درک انسانها از مفاهیم صدق میکند. اما توصیف بازیابی تصویر تا جایی که ممکن است نیازمند تصویر است. دستورالعملها و استانداردهای مختلفی وجود دارد که برای توصیف ویژگیهای یک تصویر، نقاشی و یا یک اثر هنری به کار میرود. بیش از نیم قرن است که کتابخانهها و متخصصان علوم اطلاعات تا به اکنون این موضوع را مورد تحقیق قرار دادهاند. آنها مهارتهای طبقه بندی کتابها را نیز برای توصیف تصاویر افزایش دادهاند. تکنیکها و ابزارهای فراوانی را برای موضوعبندی سبکهای مختلف اطلاعاتی از جمله تصاویر به وجود آورده اند. کتابخانهها و علم اطلاعات قوانین و طرحهای ظریفی را برای کاتالوگبندی، گروهبندی و طبقهبندی مانند سیستم دهدهی دیوئی و همچنین دامنه وسیعی از لغات که برای موضوعبندی به وجود آوردهاند (ماتس، 2004). موضوعبندی با دو هدف انجام میگیرد: 1. اصطلاح به کار رفته به منبع مورد نظر اشاره دارد. 2. چنین اصطلاحاتی که برای توصیف به کار میرود کار جستجوی منبع را برای کاربر آسان میسازد. مشکلی که در موضوعبندی وجود دارد اینست که بسیار وقتگیر، پرهزینه و نیازمند آموزش نظاممند است. اما مشکل اصلی این روال عملی نبودن آن در صورت وجود مقادیر بسیار زیادی محتوی و اطلاعات است و این مشکل در شبکه جهانی حادتر است (ماتس، 2004). تا اکنون تلاشهایی برای اتوماتیک کردن موضوعبندی صورت گرفته است.KWIC و مشتقات آن و سیستم های نیمه اتوماتیک دیگر (SLIC, NEPHIS) تا حدودی مشکلات را حل کردهاند اما هنوز این سیستمها دارای اشکالاتی میباشد. یک روش قدیمی برای موضوعبندی که به صورت حرفهای انجام میشده است این بود که از نویسنده درخواست میشد تا کلمه کلیدی برای اثر انتخاب کنند. ابر دادهای که توسط خود نویسنده انتخاب میشود نسبت به ابردادههای حرفهای دیگر، بیشتر مشکلات مقیاس پذیری را حل میکند، اما در مجموع هر دو روند یک مشکل را دارند و آن اینست که کاربران نهایی اطلاعات از روند این فرایند دور هستند (ماتس، 2004).
با به وجود آمدن منابع اینترنتی، مدلهای ابردادهها مانند دابلین کر سعی در رواج موضوعبندی توسط خودِ نویسندگان و طراحان داشتهاند. روش دیگری که وجود دارد و از آغاز قرن حاضر مشاهده شده است برچسبگذاری توسط کاربر میباشد. برچسبگذاری کاربر و یا به عبارتی همان فوکسونومی ،برچسبگذاری گروهی و برچسبگذاری اجتماعی نوعی از برچسبگذاری میباشد که در اوایل دهه 2000 توجه زیادی را به خود جلب کرد همچنان که فناوریهایی که از برچسبگذاری کاربر استفاده میکنند بیشتر قابل فهم شدند.
فولک سونومی در کتابخانهها این کاربرد بیشتر به سود کتابخانهها است. مفهوم چنین کاربردی همانند یک کاتالوگ باز است که بوسیلهی آن مراجعین به کتابخانهها میتوانند به کاتالوگ کتابخانه چیزی بیفزایند. این مفهوم رابطهی بین کاتالوگ و منابع کتابخانهای را قوت میبخشد و روند جستجو و یافتن اطلاعات خاصی در کتابخانه را آسان میسازد.