علم سنجی: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «علم سنجی سجاد محمدیان و دکتر محمد باقر نگهبان گاردفیلد معتقد است؛ نخستین ب...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۰
علم سنجی
سجاد محمدیان و دکتر محمد باقر نگهبان
گاردفیلد معتقد است؛ نخستین بار نالیموف ، ریاضیدان، فیلسوف و دانشمند روسی واژه علمسنجی را در زبان روسی با عنوان "نائوکومتریا " به کار گرفته و سپس این واژه در زبان انگلیسی به علمسنجی ترجمه شده است. در واقع باید اذعان داشت که هم زمان با به کارگیری اصطلاح کتابسنجی توسط پریچارد در سال 1969 واسیلی نالمیرف و ز.ام.مولچنکو نیز از اصطلاح نائوکومتریا که معادل روسی واژه علمسنجی استفاده کردهاند.(نوروزی، 1390، ص89) بروسیلورسکی اولین کسی است، که به تعریف علمسنجی میپردازد. وی معتقد است؛ علمسنجی مجموعه روشهای صحیح ریاضی در مطالعات علم است. تعاریف بسیاری از علمسنجی تا کنون ارائه شده است. در ادامه به چند تعریف اشاره و بسنده میکنیم. (نوروزی، 1390، ص 89-95) هیتون می¬گوید: علمسنجی عبارت از رویکرد علم علم برای اندازه¬گیری علم است. به طوری که نشان دهنده قواعد کمی و عینی آن باشد. براون و همکارنش در تعریف علمسنجی اظهار کرده¬اند، که علمسنجی با جنبههای کمی تولید، اشاعه، و استفاده از اطلاعات علمی سرو کار دارد. و این ابعاد، اطلاعات علمی را به منظور کمک به درک بهتر سازوکار فعالیتهای پژوهش علمی را مرود تجزیه و تحلیل قرار میدهند. وینکور علمسنجی را حوزه¬ای از علم میداند، که به جنبههای کمی افراد، گروهها و موضوعها و پدیدهها در علم و روابط آنها با یکدیگر سرو کار دارد. به طوری که در اصل به محدوده یک رشته علمی خاص تعلق نمیگیرد. وی هدف از علمسنجی آشکارسازی ویژگیهای پدیدههای علمسنجی و فرآیندهای موجود در پژوهش علمی برای مدیریت مؤثرتر علم معرفی میکند. وینکر علمسنجی را علم علم معرفی نمیکند، بلکه علمی در علم برای علم میداند. با توجه به تعاریف فوق میتوان گفت علمسنجی، حوزه از علم است که با مطالعه کمی تولیدات علمی و روابط بین آنها و مؤسسات و افراد دخیل در علم به سیاست¬گذاری بر علوم و فناوریها میپردازد. و نیز می¬توان بیان کرد که اصلی¬ترین هدف و فلسفه علمسنجی کمک به سیاست علم میباشد. شاخص¬های علمسنجی شاخص¬های علمسنجی به سه دسته کلی؛ شاخص ارزیابی نویسندگان، شاخص¬های ارزیابی تولیدات علمی و شاخص¬های ارزیابی دانشگاه¬ها تقسیم میشود. در ادمه به معرفی معروفترین آنها پرداخته شده، و هر یک به طور جداگانه توضیح داده شده است . لازم به ذکر است که، هر چند برخی از این شاخصها متعلق به کتابسنجی است، ولی به دلیل معروفیت آنها با عنوان شاخص¬های علمسنجی در این قسمت آورده شده اند. اچایندکس در سال 2006، فیزیکدانی به نام هرش شاخص اچایندکس را پیشنهاد نمود. این شاخص با در نظر گرفتن تعداد مقالات پراستناد افراد و تعداد دفعات استناد شدن آن مقالات توسط دیگران محاسبه میشود. از این شاخص میتوان برای سنجش بهرهوری و تأثیرگذاری علمی دانشمندان را به صورت کمی استفاده کرد. برای اندازه¬گیری تأثیرگذاری علمی گروهی از دانشمندان نیز از شاخص اچایندکس میتوان بهره برد، مثلاً ایندکس اچ برای محاسبه تأثیرگذاری علمی دانشگاهها و دانشمندان یک کشور نیز قابل استفاده است. هرش تعریف شاخص h را به صورت زیر ارائه کرد: "محققی با شاخص h، تعداد h مقاله از كل مقالههايی كه در طول n سال منتشر كرده است، حداقل h استناد دریافت کرده و مقالههای ديگر او بيشتر از h استناد ندارند." به زبان دقیقتر، وقتی اچایندکس برای شخصی به میزان h است، یعنی تعداد h مورد اثر انتشاراتی (مثل مقاله) دارد که به هر کدام از آنها دستکم h بار استناد شده است. مثلاً اگر میگوییم ایندکس تأثیرگذاری علمی فردی از طریق ایندکس اچ به میزان 5 محاسبه شده است، منظورمان این است کهاین شخص 5 اثر انتشاراتی، مثل مقاله، دارد که به هر کدام از این 5 مقاله، دستکم 5 بار استناد شده است. برای مثال فرض کنیم، نویسندهای 5 مقاله از ابتدای شروع فعالیت علمی خود منتشر کرده است و هر کدام از این مقالات بهترتیب 13، 12، 3، 3و 1 استناد از سایر مقالات دریافت کردهاند. در این صورت شاخص اچ این نویسنده برابر با 3 خواهد بود. (دانشنامه آزاد ویکی پدیا، شاخصهای علمسنجی) اگر بخواهیم شاخص اچ را روی محور نشان دهیم، در محور افقی (x) که از صفر درجه بندی میشود، هر عدد نشانگر تعداد مقالاتی است که توسط دیگران n بار مورد استناد قرار گرفته است. مثلاً عدد 3 روی محور xها به این معنا است که 3 مقاله از این فرد وجود دارد که n بار مورد استناد قرار گرفته است. در محور عمودی یا همان محور yها، تعداد دفعات استناد شدن وجود دارد. این محور نیز از صفر درجهبندی میشود. نقطه h روی این محور آنجایی است که مقدار روی محور xها و yها مساوی هم بشود. مثلاً 10 مقاله وجود دارد (محور xها) که 10 بار مورد استناد قرار گرفته است. (محور yها) در اینجا ایندکس فرد یا گروه مورد بررسی 10 است. اچایندکس شاخصی است که، می¬توان به وسیله آن محققان تأثیرگذار را از آنهایی که صرفاً تعداد زیادی مقاله منتشر کرده¬اند، متمایز نمود. این شاخص همچنین برای مقایسه محققانی که در یک حوزه کاری یکسان فعالیت میکنند، کاربرد دارد. محاسبه اچ¬ایندکس توسط پایگاههای اسکوپوس، آی اس آی و گوگل اسکالر برای مقالات انگلیسی زبان و نیز پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) برای مقالات فارسی امکان پذیر شده است.
شاخص g و m
پس از معرفی شاخص هرش شاخصهای دیگری نیز، همراستا و با استفاده از مفهوم اولیه هرش توسط دیگر پژوهشگران معرفی شد. و هر یک سعی کردند، به نوعی مشکلاتی که در شاخص هرش مطرح بود را برطرف کنند. برای نمونه میدانیم که شاخص هرش به طول مدت زمان کاری هر پژوهشگر بستگی دارد. از ضعف¬های شاخص اچ این است که نویسندگان تازه کار که شاخص اچ آنها (به سبب کوتاه بودن عمر پژوهشی) را نمی¬توان با نویسندگان کهنه کار مقایسه کرد، چرا که میزان مقالات و استنادات با گذشت زمان افزایش مییابد. به همین جهت خود هرش برای مقایسه دانشمندان در مراحل مختلف دوره فعالیتشان، پارامتر m را عرضه کرد. هرش با در نظر گرفتن طول عمر پژوهشی پژوهشگر و اصلاح شاخص اچ متناسب با آن شاخص m را پیشنهاد کرد. در این صورت شاخص هرش به دست آمده را بر طول عمر پژوهشی یک محقق (از زمان اولین مقاله منتشر شده) تقسیم میکنیم:
m-index = h-index / scientific age
یکی دیگر از ضعفهای شاخص اچ، نادیده گرفتن مقالات پراستناد است، برای نمونه در مثال بالا دیدیم که یکی از مقالات بسیار بیشتر از سایر مقالات استناد دریافت کرده (13 بار مورد استناد قرار گرفته) در حالیکه سایر مقالات حداکثر 3 بار مورد استناد واقع شده¬اند اما شاخص اچ توجهی به این اختلاف نمیکند (و البته توجهی به مقالات با استناد پایین هم نمیکند). برای رفع این ضعف شاخصهای دیگری همچون شاخص A و شاخص R پیشنهاد شده است اما از همه مشهورتر و پرکاربردتر شاخص g است که آن را
اگه پیشنهاد کرد. شاخص g گونه تعدیلیافته شاخص هرش است. در این شاخص بر خلاف شاخص هرش به مقالاتی که بیشتر مورد استناد قرار میگیرد وزن بیشتری داده میشود. بنا به تعریف شاخص g برابر است با بالاترین رتبه در لیست نزولی مقالات بهترتیبی که g مقاله اول حداقل تعداد g2 استناد دریافت کرده باشند و مجموع استنادهای مقالات تا g بزرگتر یا مساوی g2 باشد. بنابراین شاخص g نویسنده مثال ما برابر خواهد بود با 4 چرا که تا رتبه چهارم مجموع تعداد استنادات مقالات 19 (12+3+3+1) خواهد بود که از 42 بزرگتر است اما نمیتواند 5 باشد چرا که 52 برابر 25 خواهد بود که از تعداد کل استنادات تا رتبه 5 (20 استناد) بزرگتر است. بنا به تعریف همیشه g ≥ h است. در شاخص اچ تعداد استناد بالای مقاله دوم هم در نظر گرفته شد. روش دیگر تقسیم شاخص اچ محاسبه شده بر تعداد مقالات منتشر شده یک نویسنده است که توسط سیدروپولوس و کاتساروس در سال 2008 پیشنهاد شد. اما به نظر برخی پژوهشگران از جمله روسو، برای محاسبه شاخص اچ افراد ایده خوبی نیست و بیشتر میتواند در مورد مجلات مورد استفاده قرار گیرد که در این صورت شاخصهای به دست آمده برای سالهای مختلف حتی با تعداد مقالات متفاوت هم قابل بررسی و مقایسه است. همانند هر شاخص استنادی دیگری، شاخص هرش هم وابسته به حیطه پژوهشی است و مقایسه شاخص اچ افراد در حیطههای موضوعی مختلف اشتباه است هر چند که برخی کوشیدهاند تا گونهای از شاخص h را پیشنهاد دهند که قابلیت مقایسه بین رشته¬ای داشته باشد. برای مثال رادیچی و همکارانش کوشیدند تا با تقسیم شاخص h بر میانگین تعداد استنادات در هر حیطه به نوعی به شاخص اچ عمومیدست پیدا کنند که شاخصهای h در حیطههای مختلف با هم قابل مقایسه باشند. (دانشنامه آزاد ویکیپدیا، شاخص جی)
از دیگر نقاط ضعف شاخص h، نادیده گرفتن چند نویسندگی و استناد به خود است بعلاوه اینکه این شاخص شاخصی تک بعدی است و عامل زمان در آن مشخص نیست. نکته اساسی دیگر متفاوت بودن شاخص اچ گزارش شده توسط پایگاههای مختلف است. برای مثال برخی پژوهشها نشان دادهاند که چنانچه شاخص اچ مد نظر باشد اسکوپوس در مقایسه با تامسون رویترز تمایز بهتری بین پژوهشگران نشان میدهد. همانطور که می¬بینیم شاخص هرش توانایی مشخص کردن كيفيت برونداد علمی یک پژوهشگر را به طور عینی دارد و میتواند نقش تعيين كنندهای را در خصوص ارتقاء رتبه علمي اعضاي هيئت علمی با توجه به كميت و كيفيت برونداد علمي ایفا کند. این شاخص در جوامع بین المللی و دانشگاهی از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است و هم مؤسسه تامسون رویترز (WoS) و هم اسکوپوس این شاخص را گزارش میکنند. شاخص h-bیا HB-Index: پس از مدتی از معرفی شاخص h شاخص دیگری توسط بانکس ارایه شد. وی این شاخص را که ملهم از شاخص h بود شاخص h-bنامید که به کمک آن میتوان موضوعات داغ پژوهشی در هر رشته علمی را بدست آورد. در توجیه نیاز به چنین شاخصی اظهار میشود که تعیین موضوعات مورد علاقه و در دست بررسی، در دنیای پرحجم و وسیع اطلاعات، نیاز به بررسی و جستجوی فراوان در انواع منابع اطلاعاتی دارد و وسیله¬ای ساده لازم است تا محققان و مخصوصا دانشجویان دوره-های دکترا را در تعیین موضوعات مورد بحث روز و تخصیص موضوع مناسب برای رساله خود به کارآید. علاوه بر شاخص¬های گفته شد شاخص¬های متعددی برای رفع معایب شاخص اچایندکس ارائه شده است. جدول زیر برخی از این شاخص¬ها را نشان میدهد(دانشنامه آزاد ویکیپدیا، شاخص جی).
نحوه محاسبه شاخص a-index
a-index A= 1/h ∑_(j=1)^h▒cit_j hg-index hg = √(g.h) q2-index q^2=√(h.m) r-index R=√(∑_(j=1)^h▒cit_j ) ar-index AR=√(∑_(j=1)^h▒cit_j/a_j ) Contemporary h-index s^c (i)=γ*(y(new)-y(i)+1)^(-δ)*|c(i)| Trend h-index Dynamic h-Type index R(T).υ_h (T) k-index
آی-10
شاخصی برای سنجش اعتبار مقالات ارائه شده توسط یک نویسنده است که از تیرماه سال ۱۳۹۰ توسط شرکت گوگل و در زیرمجموعه گوگل اسکالر رونمایی شده است. این شناسه بیان میدارد که چند مقاله از یک نویسنده دارای حداقل ۱۰ ارجاع میباشد.
نیم عمر استنادی
شاخص نیمه عمر استناد (Cited Half-Life): نیمه عمر ارجاعات یا نیمه عمر استناد، تعداد سالهایی است که از سال ارزیابی باید به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد کل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزیابی باشیم. به عبارت دیگر، این شاخص مدت زمانی که نیمیاز کل استنادات به آن مجله صورت پذیرفته باشد را نشان میدهد و در حقیقت سرعت کاهش میزان ارجاعات به مجله را بیان میکند. بدیهی است که وقتی مقالههای یک مجله ارزش خود را برای ارجاعات، زود از دست بدهند (مقالهها سطحی باشند و خیلی زود بی ارزش شوند)، تنها به مقالههای جدید مجله ارجاع داده میشود. این موضوع باعث میشود که نیمه عمر ارجاعات به مجله کاهشیابد. بنابراین هر چه نیمه عمر ارجاعات به مجله بیشتر باشد، نشان میدهد که ارزش مقالههای مجله در طول زمان بیشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار میگیرند. در مجموع هر چه نیمه عمر ارجاعات به یک مجله بیشتر باشد، ارزش مجله بالاتر میرود.
شاخص فوریت یا آنی
شاخص آنی یا شاخص فوریت اندازهگیری چگونه موضعی و فوری اثر در یک مجله علمی منتشر شده است. که همراه با اندازهگیری ضریب تأثیر بهتر شناخته شده است. و هر سال توسط مؤسسه اطلاعات علمی برای آن دسته از مجلات که در آن نمایه شدهاند، محاسبه شده است. هر دو ضریب تأثیر و شاخصهای آنی سالانه در گزارش استنادی مجله منتشر شده است. (ویکیپدیا، شاخص آنی) شاخص آنی بر اساس مقالات منتشر شده در یک مجله در یک سال تقویمی واحد محاسبه میشود. برای مثال، شاخص فوریت سال ۲۰10 برای یک مجله به شرح زیر محاسبه میشود:
A = تعدادی از مقالههای مجله در سال ۲۰10 منتشر شده که در مجلات سال ۲۰10نمایه شده. B = تعداد مقالهها، بررسی، مجموعه مقالات یا یادداشتهایی که در مجله در سال ۲۰10 منتشر شده است. شاخص فوریت سال ۲۰10 = A / B
ضریب تأثیر گذاری مجلات ضریب تأثیرگذاری، یک شاخص کمی است که برای ارزیابی، مقایسه و رتبهبندی نشریات علمی در رشتههای مختلف در سطح ملی یا برای مقایسه مجلهها در سطح بینالمللی به کار گرفته میشود. این شاخص نشاندهنده فراوانی استنادهایی است که در طول یک دوره زمانی مشخص به یک مقاله چاپ شده در یک نشریه داده میشود. ضریب تأثیرگذاری مجلهها نخستین بار به وسیله یوجین گارفیلد و آیروینگ شر در دهه ۱۹۶۰ به مؤسسه اطلاعات علمی (ISI) آمریکا ارائه شد تا در انتخاب مجلههای علمی برای نمایه استنادی علوم به کار گرفته شود. (ویکیپدیا، ضریب تأثیرگذاری مجلات) این عامل همه ساله توسط مؤسسه تامسون رویترز بر مبنای ارجاعات به هر یک از مجلات علمی آن محاسبه میشود و نتیجه در گزارشات استنادی مجلات منتشر میشود. این ضریب، نه برای مقاله یا نویسنده، بلکه برای مجله محاسبه میشود. محاسبه بر مبنای یک دوره سه ساله صورت میگیرد. فرضاً اگر در سال ۸8 جمعاً ۴۰ ارجاع به مقالههای سالهای ۸6 و ۸7 آن مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال ۸6 تعداد ۲۶ مقاله و در سال ۸7 تعداد ۲۴ مقاله چاپ شده باشد، ضریب ارجاع آن مجله از تقسیم ۴۰ بر (۲۶+۲۴=۵۰) به دست میآید که ۰/۸ است.یعنی به طور متوسط هر مقالهی آن نشریه ۰/۸ مرتبه مورد استناد مقالات دیگر قرار گرفته است. (صالحی،1385) علاوه بر مؤسسه ISI پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) نیز به تعیین ضریب تأثیر نشریات جهان اسلام، به ویژهایران، میپردازد. بنابراین، در ایران و برخی کشورهای اسلامی، علاوه بر ضریب تأثیر ISI به ضریب تأثیر ISC نیز بها داده میشود.
نظامهای ارزیابی دانشگاهها
در سراسر دنیا نظامهای رتبهبندی و ارزیابی بسیاری برای دانشگاه وجود دارد، این نظلامها بر اساس شاخصهای خود دانشگاه را از ابعاد گوناگونی چون بین المللی، منطقهای، ملی و موضوعی ارزیابی و رتبهبندی مینمایند، که بررسی تک تک این نظامها خارج از حوصله این مجال است بنابراین در ادامه نگاهی گذرا بر عناوین برخی از این نظامها خواهیم داشت. رتبهبندی آموزشی دانشگاههای جهان SJTU نشریهی آموزش عالی (تایمز) - مؤسسهی رتبهبندی دانشگاهها QS نشریه¬ی نیوزویک رتبهبندی دانشگاه ووهان رتبهبندی SCImago رتبهبندی دانشگاه لیدن در ایران نیز شوراي عالي انقلاب فرهنگي به منظور بررسي و ارزيابي آموزش عالي و تدوين شاخصها و ضوابط ارزيابي با بهره گيري از مطالعات جهاني در حوزه تخصصي آموزش عالي (از جمله الگوهاي ارزيابي آموزش عالي، الگوي شبكه بين المللي تضمين كيفيت در آموزش عالي، شاخصهاي مطرح شده توسط يونسكو و….) به تدوين مؤلفههاي اصلي و شاخصهاي آموزش عالي در گستره ارزيابي كلان و خرد (شامل بخشهاي کلي، عمومي، آموزشي، پژوهشي، دانشجويي، فرهنگي و اعتبارات و امکانات،) در ابعاد كمي و كيفي اهتمام ورزيده است. همچنین پایگاه استنادی علوم جهان اسلام وابسته به مرکز منطقهای علوم و فناوری از سال 1389 اقدام به رتبهبندی دانشگاههای کشور نموده است.
شاخصهای ارزیابی ورتبهبندی دانشگاهها همانطور که در بالا ذکرشد شاخصها و معیار ارزیابی دانشگاه بسته به اهداف نظامهای ارزیابی متفاوت است در این قسمت شاخصهای که توسط پایگاه استنادی جهان اسلام برای ارزیابی و رتبهبندی مورد استفاده قرار گرفته همراه با ضریب وزنی آنها بیان خواهد شد. معیار مورد استفاده توسط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در ارزیابی و رتبهبندی دانشگاههای کشور: پژوهش آموزش وجهه بین المللی تسهیلات (امکانات) فعالیت اجتماعی- اقتصادی
جدول 2 2. معیار مورد استفاده توسط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(منبع: وب سایت ISC)
معیار شاخص شاخص استاندارد وزن پژوهش (وزن کل:۵۷) A1 کیفیت پژوهش ۱۵ A2 کارایی پژوهش ۱۵ A3 حجم پژوهش ۱۵ A4 نرخ رشد کیفیت پژوهش ۵ A5 نرخ رشد کارایی پژوهش ۵ A6 ثبت نامهها ۲ آموزش (وزن کل:۳۲) B1 اعضای هیأت علمی دارای جایزه ۶ B2 اساتید پراستناد استانداردهای ISI استانداردهای OIC ۳ 5 B3 نسبت اعضای هیأت علمی دارای مدرک دکتری به کل اعضای هیأت علمی ۴ B4 فارغ التحصیلانی که جایزه گرفتهاند ۳ B5 فارغ التحصیلان پر استناد استانداردهای ISI ۱ استانداردهای OIC ۲ B6 نسبت اعضای هیأت علمی به دانشجو ۳ B7 نسبت دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کل دانشجویان ۲ B8 دانشجویان دارای جایزه در المپیادهای بینالمللی ۳ وجهه بین المللی (وزن کل:۶٫۵) C1 نسبت اعضای هیأت علمی بینالمللی به کل اعضای هیأت علمی ۲ C2 نسبت دانشجویان بینالمللی به کل دانشجویان ۱ C3 نسبت اعضای هیأت علمی دارای مدرک دکتری خارجی به کل اعضای هیأت علمی دارای مدرک دکتری ۱٫۵ C 4 کنفرانسهای بینالمللی ۱٫۵ C 5 همکاریهای بینالمللی ۰٫۵ تسهیلات(امکانات) (وزن کل:۲) D1 سرانه تعداد عناوین کتاب به ازای هر دانشجو ۱ D2 تعداد مؤسسات / مراکز تحقیقاتی دانشگاه ۱ فعالیت اجتماعی - اقتصادی (وزن کل:۲٫۵) E1 تعداد مؤسسات و شرکتهای spin-off ۱ E2 تعداد مراکز رشد (به صورت مستقلیا در درون پارکهای علم و فناوری) ۱